مهربونم چییییییییییییییییییییی شده.....هاااااااااااااااااااااااااااااااااا............
باید این حقیقتو بگم ...
از این به بعد بابایی کم باشگاه میاد....ناز گلم...
نانازی از اون موقعی که مامانت قهر کرده رفته بابایی همش داره گریه میکنه....
این عکس از کجا گرفتی ناز گلم ....مگه تو 2 سالت بیشتر نیست.....از این چیزا چی سر میاری فک کنم با این پسر همساده ریکادو که بچه تخصیه زیاد گشتی هاااااااااااااان؟
هیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی....
دریای عزیزم .... تو هنوز جوجو هستی و چیزی رو درک نمیکنی....حواست باشه پستونک از دهنت نیفته کثیف بشه بعد دوباره بذاری تو دهنت...
لا لا لا بگیییییییییییییییییییییییر بخواب وگرنه دوتا میزنم پس کلت رشتی بشی بچه .......
دخترم تو که دوسالت بیشتر نیست غیر از نگاه کردن مداوم تو صورتم مگه حرفم میزنی....
لا لا لا پیش پیش پیشششششششششششششش.....بخواب دیگه....
میخوام یه مامان مهربون برات بیارم از تنهایی دق دارم میکنم...
نه بابا.....کجا انتخاب...
دانشگاهمون کلا 30 تا پسر داشته باشههم ورودی ما نصفشون که اصلا هم فرم من نیستن بقیششون که خودشون دوست میشن باهات بعدشم .....
یکی هم که خوب میزنه میره با یه دختر و.... منو یادش میره...