نتایح جستجو

سلام اومدم دیدم بابلی هستی.. دیدم نمیشه به هم استانی سلام نرسوند... یک همچین با معرفتی هستیم:D

خوب قبلا چه رشته ای میخوندی الان چه رشته ای میخونی؟

sony experia p

اهااااااان.. اکی....درستون پس تموم شده که سربازی رفتین.. البته شایدم بعد از سربازی رفته باشین دانشگاه..:w05:

من نفهمیدم چی گفتی؟:question:

من زبون شمالی زیاد بلد نیستم.. 8 ساله اومدیم اینجا.. اما اونقدرها هم بد نیستناااااااااا.. حالا شما کوتاه بیااااااااااا... الان جلوی اینا میگفتی زبونم لال جنازتو میبردن..:smile:

که اینطور:biggrin: همه ادما که بد نیستن...:biggrin:

مگه چند نفر اینجا شمالی اند؟؟؟؟

مرسی... جنگل امازون..:biggrin: یک کم فکر کن هر جای ایران که شبیه جنگل امازون منم همون جام

ممنون از درخواستت.. ;) خوبین شما؟>؟؟؟؟؟؟

تنهایی را ترک نخواهم کرد تنها به حرمت تنها کسم که روزی تنهایم گذاشت...!

من عاشقانه دوستش دارم و او عاقلانه طردم میکند منطق او ، حتی از حماقت من هم احمقانه تر است .........

دیگه خونی برایش نمانده بود !!! پسری که عاشق پرستار پایگاه اهدای خون شده بود....

تو کجایی سهراب ! آب را گل کردند پسم ها را شستند و چه با دل کردند صبر کن سهراب قایقت جا دارد؟ من هم از دغدغه های داغ زمین بیزارم...

ایستادن اجبار کوه بود رفتن سرنوشت آب افتادن تقدیر برگ صبر پاداش آدمی پس حراج محبت کنیم که همگی خاطره ایم...!!

بزرگ شدیم و فهمیدیم که دارو ابمیوه نبود بزرگ شدیم و فهمیدیم چیزهای تزسناک تر از تاریکی هم هست.. بزرگ شدیم فهمیدیم پشت هر خنده مادرم هزار گریه بود .. و پشت هر قدرت پدرم یک بیماری نهفته بود بزرگ شدیم و یافتیم که مشکلاتمان با یک شکلات یا لباس یا .. حل نمیشود و این که والدینمان دیگر دست هایمان را...

با انرژی باش چیزی که زیاده وقته... راستش من که تصمیم دارم ارشد بخونم تو رو که میبینم 4 ستون بدنم میلرزه............

سلام خوبی... من کنکورم افتاده هفته بعد .. شانس مارو ببین... داداش اینقد زود نا امید نباش .. فکر میکنی اونا که لیسانس قدرت خوندن خیلی چیزا بلدن نه اینطوریا هم نیست... عجولی... میخوای یک دفعه همه چیزو بهت بگن و همه چیزو یاد بگیری... میتونی... میگن سخت نگیر تا بهت سخت نگذره از من گفتن بود..

بزرگ شدیم و فهمیدیم که دارو ابمیوه نبود بزرگ شدیم و فهمیدیم چیزهای تزسناک تر از تاریکی هم هست.. بزرگ شدیم فهمیدیم پشت هر خنده مادرم هزار گریه بود .. و پشت هر قدرت پدرم یک بیماری نهفته بود بزرگ شدیم و یافتیم که مشکلاتمان با یک شکلات یا لباس یا .. نمیشود و این که والدینمان دیگر دست هایمان را برای...

بزرگ شدیم و فهمیدیم که دارو ابمیوه نبود بزرگ شدیم و فهمیدیم چیزهای تزسناک تر از تاریکی هم هست.. بزرگ شدیم فهمیدیم پشت هر خنده مادرم هزار گریه بود .. و پشت هر قدرت پدرم یک بیماری نهفته بود بزرگ شدیم و یافتیم که مشکلاتمان با یک شکلات یا لباس یا .. نمیشود و این که والدینمان دیگر دست هایمان را برای...