نتایح جستجو
-
S
حسینیه باشگاه مهندسان ایران
با اشک هاش دفتر خود را نمور کرد در خود تمام مرثیه ها را مرور کرد ذهنش ز روضه ها ی مجسم عبور کرد شاعر بساط سینه زدن را که جور کرد احساس کرد از همه عالم جدا شده است در بیت هاش مجلس ماتم به پا شده است در اوج روضه ، خوب دلش را که غم گرفت وقتی که میز و دفتر و خودکار دم گرفت وقتش رسیده...- secret_f
- ارسال #505
- تالار: تالار اسلام و قرآن
-
S
ااااااااااااااااااااا(با ریتم بخون) خب خدا رو شکر:D معذرتم رو پس میگرمD:
ااااااااااااااااااااا(با ریتم بخون) خب خدا رو شکر:D معذرتم رو پس میگرمD:- secret_f
- ارسال پروفایل
-
S
بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم
الان یه کوچولو خود بزرگ بین شدی:D -
S
آرامی یه سایت واسه آپلود عکس بگو که باز باشه هر سایتی میزنم درش رو تخته کردن
آرامی یه سایت واسه آپلود عکس بگو که باز باشه هر سایتی میزنم درش رو تخته کردن- secret_f
- ارسال پروفایل
-
S
آخی داداش چه خود کم بین شدی:( معذرت:gol:
آخی داداش چه خود کم بین شدی:( معذرت:gol:- secret_f
- ارسال پروفایل
-
S
بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم
چه خوب شد دیدمت نگاری دلم براتون تنگ شده بود:gol: شبت قشنگ:w21: -
S
بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم
آخی خب دو تاتون بگیرین;) -
S
بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم
ایهیم مرسی آرامی:gol::gol: -
S
بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم
اووووووووووووول:smile: البته فک کنم از آخر:( خب آرامی از کوچیک به بزرگ فال بگیر :D:gol: -
S
بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم
مرسی منم زنده ام شکر معصوم آخه خودش نمیتونست امشب بیاد آرامی:gol:;) یکی واسه ی منم فال بگیره:smile: