یه بنده خدایی داخلی زده داره ارزون میده
امروز یه وارد کننده پیدا کردم دارم میرم تو کارش
اگر بشه یه جورایی ازش نمایندگی گرفت خیلی خوبه دارم روش کار میکنم
ببینم یه کارت ویزیت انلاینت برای من بفرست ببینم چه خبره
خووووووووووووووووب
شما رو میبینم خوبم :ی ( حرف امتیاز بود وسوسه شدم )
والا من که اومدم دیدم شما نیستی بغض گلوم گرفت
اونم بد نیست به سلامتی دارم از شرش راحت میشم :ی
شما چه میکنی
فکر کردم بچه ها اذیتت کردن قهر کردی
شایعات میگفت زیر سره این * بوده
این از اون وسالا بودا
یا شرکت میزنیم یا کشاورزی میکنیم یا یه جای دولتی کار میکنیم یا شغل بابامون ادامه میدیم یا یه جایی که پارتی پیدا کردیم میچپیم توش نشد هم میزنیم تو کار خلاقیت
خونه اخرشم یا میشینیم خونه ننه بابا یا میریم دزدی یا موتاد
بالاخره یه چیزی میشه دیگه
علیک سلام خبری هم نیست شما...
اتفاقا دیروز داشتم میرفتم چنتا بچه ها رو دیدم میگفتن قضیه این چیه ترسیده گفتم نه بابا خبری نبوده
نگو انقدر بلند جیغ کشیدی دو سه تا فروم اونور تر هم فهمیدم
ببینم مگه من از سوسک ترسناک ترم ؟ :ی خانوما فقط از یه چیز میترسن اونم سوسکه
البته ابهته دیگه چه میشه کرد :ی
بازم که یه غلط دستوری داشتی :ی...
بلبللبللبلللببب از این زبون درازیا که صدا داره بلدی ؟ از همونا :ی
از ما که انتظارات زیاده در حد تیم ملی
اشکال نداره ابهت زیاده هر کس دیگه ای هم بود میترسید
به کسی نمیگم خیالت تخت