خاله: نه کتابمو ورداشته به روی خودشم نمیاره
باغی: نمذونم ، تاحالا وبلاگ نداشتم
ما حمله میکردیم به وبلاگا فرداش واسه نظرا تاییده مدیر میزاشتن که بدون تایید صاب وبلاگ کسی نظر نده :d
وبلاگو ولششششششششششش يه درخواس دوستي به من بده نميتونم بيام تو پروفت پيام بذارم
بچه ها این پیغام شادهره تو وبلاگمه.... انگار تو باشگاه نمیشد بگه
خوب نمیتونسته دیگه
پروفت بستست