امروز ديدمت تو برق اون پشت مشتا بوديا؟
من امروز متنبه شدم ديگه با چشماي باز نمي خوابم.سر كلاس امروز تو يه دنياي ديگه بودم كه ناگهان استاد فرياد زد خانوم شما..منم گفتم :من...من...اونم گفت بله اسمتون؟منم گفتم...بعد يه سوال ساده دو گزينه اي ازم پرسيد منم كه تو باغ نبودم از بس خرشانسم با اعتماد به...
اي بابا ,با اين اكيپ بر و بچس افتضاحي كه ما داريم؟اردو؟
خاك تو سر همشون من وتو رو عشق است,خودمون دو تا ميريم عشق و حال خيلي هم بهمون خوش ميگذره اونام برن بميرن.
منم بعد سيزده بيشتر از هفته اي دو ,سه ساعت نيستم,ولي احتمالا بچه هايي كه خونشونن هر شب پستا رو ميبرن جلو ما خوابگاهياي بدبختم بايد پستاي شب قبل اونا رو بخونيم.
ديشب سعيد آنتن(خواهرمو ميگم)لومون داد نذاشتن پيش هم باشيم.شب يكيمون رو فرستادن خونه ي عمو اون يكي خونه خودشون.نشد بيايم.چت رو ولش كن سعيد آنتن به مامانامون خبر ميده تا آخر سيزده بايد تو كلاساي اخلاقشون شركت كنيم.تا بعد