نتایح جستجو

شب ظلمت و بيابان به كجا توان رسيدن مگر آنكه شمع رويت به رهم چراغ دارد من و شمع صبحگاهي سزد ار به هم بگرييم كه بسوختيم و از ما بت ما فراغ دارد

یادش بخیر

دست از طلب ندارم تا کام من برآید یا تن رسد به جانان یا جان ز تن برآید

دلي دارم كه از تنگي در او جز غم نميگنجد غمي دارم ز دلتنگي كه در عالم نميگنجد

چرا خیلی دوس دارم

مرا چشمیست خون افشان ز دست آن کمان ابرو جهان بس فتنه خواهد دید از آن چشم و از آن ابرو

[IMG]تبریک میگم

خواهش میکنم عزیزم [IMG]

رقابت تنگاتنگ شد امیدوارم اول بشی.[IMG]

درست بود مرسی

داشتن تبلیغات کمکت میکنه . اون دفعه منم زیاد وارد نبودم.امیدوارم اول بشی

برو خوش باش دوستم

عظمت حادثه كربلا و در تاريخ است كه : ((وقتى حضرت آدم عليه السلام بخاطر ترك اولى از بهشت رانده شد و در زمين قرار گرفت بعد از حدود 200 سال گريه و ناله و اشك و آه ، خداوند متعال خواست به آدم ترحّم كند، تابلويى را در جلو چشمش قرار داد و فرمود: خداوند را با اين اسامى مقدس بخوان . و آن ، اسامى...

اي خالق ذوالجلال و اي بارخــداي تا چند روم در به در و جاي به جاي

دست از طلب ندارم تا کام من برآید یا تن رسد به جانان یا جان ز تن برآید

به کودکی گفتند:عشق چیست؟ گفت: بازی به نوجوانی گفتند:عشق چیست؟ گفت:رفیق بازی به جوانی گفتند عشق چیست؟ گفت:پول وثروت به پیرمردی گفتند:عشق چیست؟ گفت:عمر به عاشقی گفتند عشق چیست؟ چیزی نگفت:آهی کشید وسخت گریست.

هر كه با جهل و كاهلي پيوست پايش از جاي رفت و كار از دست