نتایح جستجو

  1. samira20*

    مرسييييييييي

    مرسييييييييي
  2. samira20*

    معماری با مصالحی از جنس دل

    اگر سفر نكنی، اگر كتابی نخوانی، اگر به اصوات زندگی گوش ندهی، اگر از خودت قدردانی نكنی. به آرامی آغاز به مردن می‌كنی
  3. samira20*

    بسلامتي.موفق باشي گلم

    بسلامتي.موفق باشي گلم
  4. samira20*

    شما چه گرايشي ميخوني؟

    شما چه گرايشي ميخوني؟
  5. samira20*

    بسلامتي.هرموقع اومدي بگو بيام پيشت.خوشحال ميشم ببينمت

    بسلامتي.هرموقع اومدي بگو بيام پيشت.خوشحال ميشم ببينمت
  6. samira20*

    ا واقعا؟نميدونستم شيراز درس ميخوني.كاش ديده بودمت.ديگه نمياي؟

    ا واقعا؟نميدونستم شيراز درس ميخوني.كاش ديده بودمت.ديگه نمياي؟
  7. samira20*

    مرسي عزيزم منم خوبم.علوم كشاورزي.شيراز

    مرسي عزيزم منم خوبم.علوم كشاورزي.شيراز
  8. samira20*

    سلام عزيزم خوبي؟

    سلام عزيزم خوبي؟
  9. samira20*

    [IMG]

    [IMG]
  10. samira20*

    [IMG]

    [IMG]
  11. samira20*

    [IMG]

    [IMG]
  12. samira20*

    هزاران گل برای گل نرگس(برای تعجیل در ظهور صلوات)

    اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
  13. samira20*

    معماری با مصالحی از جنس دل

    تو آیا عاشقی کردی بفهمی عشق یعنی چه؟ تو آیا با شقایق بوده‌ای گاهی؟ نشستی پای اشکِ شمعِ گریان تا سحر یک شب؟ تو آیا قاصدک‌های رها را دیده‌ای هرگز، که از شرم نبود شاد‌پیغامی، میان کوچه‌ها سرگشته می‌چرخند؟ نپرسیدی چرا وقتی که یاسی، عطر خود تقدیم باغی می‌کند چیزی نمی‌خواهد و چشمان تو آیا سوره‌ای از...
  14. samira20*

    معماری با مصالحی از جنس دل

    در حضور خارها هم می شود یک یاس بود در هیاهوی مترسک ها پر از احساس بود می شود حتی برای دیدن پروانه ها شیشه های مات یک متروکه را الماس بود کاش می شد، حرفی از کاش می شد هم نبود هرچه بود احساس بود وعشق بود و یاس بود...
  15. samira20*

    چقدر از اینکه اسم پیام نور را به یدک می کشید احساس حقارت می کنید؟

    خجالت و حقارت نداره.قرار نيست همه دولتي باشن.هركسي تو هر دانشگاهي ميتونه با تلاشش موفق ترين فرد باشه
  16. samira20*

    منم عاشق شمالم.خوشحال شدم عزيزم.باي

    منم عاشق شمالم.خوشحال شدم عزيزم.باي
  17. samira20*

    معماری با مصالحی از جنس دل

    مرا به یاد می آوری ؟ من همانم که بادها را می فرستم تا ابرها را در آسمان پهن کنند و ابرها را پاره پاره به هم فشرده می کنم تا قطره ای باران از خلال آن ها بیرون آید و به خواست من به تو اصابت کند تا تو فقط لبخند بزنی، و این در حالی بود که پیش از فرو افتادن آن قطره باران، ناامیدی تو را...
  18. samira20*

    معماری با مصالحی از جنس دل

    دنياي عجيبي شده است . . . براي دروغ هايمان ، خدا را قسم ميخوريم ، و به حرف راست که ميرسيم ؛ مي شود جان ِ تــو . ..
  19. samira20*

    معماری با مصالحی از جنس دل

    هنوز هم ، حوالی خواب های شبانه ام پرسه میزنی دیر وقت است ، آرام بگـــــــیر بُگذار یک امشب را آسوده بخوابم……
  20. samira20*

    معماری با مصالحی از جنس دل

    تمام برگ های دفترم تمام شد قلمم به پایان رسید دستم سست شد چه سرمشقی دادی به من ...؟ هنوز هم می نویسم : ... " دل دادن خطاست "
بالا