قربونت برم که انقدر مهربونیییییییی گل پری من :love:
امروز خیلی بهترم...
تنها نمی مونم دوستام قراره بیان واسه پروژه روستا ! کار می کنیم سرم گرم می شه ، یادم می ره حالم خوب نیست! :D
استرس پروژه ها هم هست...خدا بزرگه
:w30:
نگوووووووووووو :eek:...وسط عمل به هوش اومد؟؟؟ الهی بمیرمممممممم.چقدر وحشتناک...
واااایی دلم ریش ریش شد ثناااا :cry: حق داره نخواد عمل کنه دوباره.خیلی بدههههههههههههه:cry:
انشاالله که بخیه هاشم به سلامتی می کشه و مشکلی پیش نمیاد...اون یکی چشمشم باید عمل شه؟؟
(راستی ثنا یه دوست داشتی که خیلی کنه بود! یه تاپیکم زده بود.یادته؟؟ من گفتم منم یکی از این دوستا داشتم،چیکار کردی باهاش بالاخره؟؟؟)
خدانکنه عزیزم...قلبت چرا واسه آخه!
من از صبح تا حالا هزار تا چیز مقوی و انرژی زا خوردم اما خوب نشدم...زانوهام سسته!
تازه فردا مامان و بابا و خواهرم دارن میرن مسافرت من نمیرم باهاشون.قراره دوستام بیان رو پروژه ها کار کنیم.
آجیییییییی سرم گیج می رههههههههههههههههه :confused: