نتایح جستجو

خواهش می کنم....البته همونجور که مشاهده می کنید در معدودی از اونا مشاور بودم.این کارها در طول 3 سال اتفاق افتاد.....ولی انگار توی جمع مهندسی ما کسی نیست که اینجا اضافه بشه:(

تو دانشگاههای ما همه اتفاقی میفته الا تولید علم:(....

سیاست مثل لوازم آرایشیه که ما برای زیبا جلوه دادن زشتی و گناهانمون از اون استفاده می کنیم!

عزیزم اون جایی که اونا ترم اول وایستاده بودند دفتر کمیته انضباتی نبوده.یا جهاد دانشگاهی بود یا دفتر کارآفرینی!!!:biggrin:

اصلا" چرا ما گیر دادیم به حجاب ، چیزای دیگه ای هست که حراستی ها رو قلقک می ده!

آره موافقم......

دادانیما به چشم برادری نگاه می کنه!:eek:

آخه مسئله چادر و مانتو نیست .من حرفم ایه که خودمون باعث تمام مشکلاتیم........همین الان از انقلاب(دانشگاه تهران) میام............دانشجوهایی رو دیدم که نمیدونم بهشون می شه چی گفت:confused:؟!؟!؟!؟

در این مواقع دوست ندارم حدس بزنم!

من با حرف دادانیما موافقم که فضا توی دانشگاه آزاد جوریه که حراستی ها به خودشون جرات گیر دادن بیشتری رو به بچه ها میدن!

گنگه مثل عدد پی!

آخه یکی نیست بگه اگه کمبود شغل و مهارت دارید برید ریگهای توی کویر لوتو بشمارید!

:cry:

خوب من هم می گم دانشگاه آزاد پتانسیل بیشتری برای گیر دادن داره!

اگه گیر ندند که اسمشونو میزاشتیم آدمهای متمدن....خوب بالاخره باید ارزه اندام کنن:cool:

زدی توخال دل انگیز..... حرف من هم همینه.......................اگه هممون این جمله ی بایزید بسطامی رو توی مغزمون حک کنیم اون موقع می فهمیم که چه مقام و رتبه ای داریم و برای چی میایم دانشگاه برای چه لباس میپوشیم و اجازه نخواهیم داد که آدمهایی که هیچ منطقی ندارند با ما درگیری پیداکنند این...

این چیزها همش حاشیه هست یه دانشگاه خوب باید پتانسیل علمیش بالا باشه نه تعداد حراستیهاش.......بگذریم از این که دانشجوها شدن شبه دانشجو و دانشگاهها شدن شبه دانشگاه!

ولی افسوس که خود ماها مفهمومی از حجاب رو نمیدونیم و آدمهای متوسطی امسال حراستیها باید به قشر دانشجو گیر بدن به قول حضرت عطار: تورا آن به که روی خود ز مشتاقان بپوشانی که شادیه زمین گیری غم لشکر نمی ارزد

بخدا اینجور نیست دانشگاه آزاد که شهره ی خاص و عام(با ارز معذرت به دانشجوها ی آزاد)