نتایح جستجو

من که گفتم اين بهار افسردني است من که گفتم اين پرستو مردني است من که گفتم اي دل بي بند و بار عشق يعني رنج ، يعني انتظار آه عجب کاري به دستم داد دل هم شکست و هم شکستم داد دل

من اسمم ارشه عزيز اصلاحگر لقب منه چه شم ور ميدارم اگه تو بدت مياد

یک شبی مجنون نمازش را شکست بی وضو در کوچه ی لیلا نشست عشق آن شب مست مستش کرده بود فارغ از جام الستش کرده بود سجده ای زد بر لب درگاه او پر ز لیلا شد دل پر آه او

من آن غریبه ی دیروز آشنای امروز و فراموش شده ی فردایم در آشنایی امروز می نویسم تا در فراموشی فردا یادم کنی. برای سالها می نویسم ... سالها بعد که چشمان توعاشق می شوند ... افسوس که قصه ی مادر بزرگ درست بود... که همیشه یکی بود یکی نبود:gol::gol::gol::heart::heart:

پیشبینی های شگفت انگیز شاه نعمت الله ولی دیوان شاه نعمت الله ولیّ ، پیر طریقت حافظ که در موردش سروده است آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند آیا بود که گوشه چشمی به ما کنند؟ دیوانی است که تمامی نسخه های چاپی آن چه قبل از انقلاب استعماری وچه پس از آن سانسور و تحریف شده است وتنها نسخه خطی آن معتبر...

ایرج میرزا مادر پسر رو قدر مادر دان که دایم کشد رنج پسر بیچاره مادر برو بیش از پدر خواهش که خواهد تو را بیش از پدر بیچاره مادر زجان محبوب تر دارش که دارد زجان محبوب تر بیچاره مادر از این پهلو به آن پهلو نغلتد شب از بیم خطر بیچاره مادر نگهداری کند نه ماه و نه روز تو را چون جان به بر...

قدم آهسته بردارید بر این خاک چه گلها خفته دراین خاک نمناک مراآشفته می سازداین دشت که آتش می زند بر این دل چاک *********** مرادیگر هوای دشت و کوه نیست دگر با لاله هایم گفتگو نیست شهیدان خاک درگاه شمایم مرا هم جز شهادت آرزو نیست

سرمشق های آب بابا ٬ یادمان رفت رسم نوشتن با قلم یادمان رفت شعر خدای مهربان را حفظ کردیم اما خدای مهربان یادمان رفت

ما داشتيم تازه معادلات دفرانسيل هم داشتيم شما نرمال نيستيد جناب

يه روز كلاس رياضي مهندسي داشتم ترم اول بودم دير از خواب پا شدم رفتم سر كلاس خيلي شلوغ بود در زدم گفتم استاد بوفه جا هست بيام تو..................:confused:

شك ميكنيممممممممممممممممممممممممم

دل ما را شكسته مي خواهي از پريشانی اش چه سود ، تو را؟

منم موافقم ولي امروز كسي به اين چيزها گوش نمي دهد............ولي به نظر من شيريني كه در بخشش هست در انتقام نيست دوست من

چشاتو وا نکن اينجا ، هيچ چي ديدن نداره صدای ِ سکوت ِ لحظه ها ، شنیدن نـداره توي آسموني که کرکسا پرواز مي‌کنن ديگه هيچ شاپرکي ، حس ِ پريدن نداره

" گرچه سقوط مثل پریدن نمی شود اما به جام می شود از ریختن رسید "

" اي كه از كوچه ي معشوقه ي ما مي گذري " پارك ممنوع سر كوچه توقف دارد كم خوري عادت خوبي است بزرگان گويند بوسه از حد كه گذر كرد كمي تف دارد

كشيدن سيگار دانش اموزها تو شهر ما غوغا ميكنه

دانشگاه ايران رو راست ميگه همش هم تخصير اوناست كه اينجوريه:surprised:

فكر كنم ما چاره اي جز مصرف كردن كالاي چيني نداريم دوست عزيز

مرصي زحمت كشيدي دوست عزيز ممنون