نتایح جستجو

سلام روزه ونماز شما هم قبول درگاه حق باشه لطفا واسه خوهرزاده منم هم دعا کنید

سلام ممنونم که نظر دادید منظورم پاکی بود من تو شعرم به جای کلمه پاک یا یک رنگ از کلمه ابی استفاده میکنم بازم ممنون

آرام آن تن لش را تكان مي دهد و از رختخوابي كه بوي تند خواب هاي نفرين شده اش مشام را مي آزارد، كنده مي شود. از كوچه كه مي گذرد بوي گند اسكناس و اختلاس رد عبورش را نشان مي دهد.

سلام روز وشب تون بخیر می خواستم لطف کنید ونظرتون رو در مورد شعرم بدید خوشحال میشم والبته به خاطر نظر ندادن دوستان اشعارم رو در سایت دیگری گذاشتم ولی چون اینجا رو هم دوست دارم بعضی اوقات میام سری میزنم . ممنونم

سلام دوست عزیز زیبا بودولی ایکاش به جای واژه ای اژده ها از کلمه ای دیگه ای استفاده میکردی مثل روح این شعر هم تقدیم به شما واحساس زیبایی شما من سادگیم را دوست دارم حتی اگرکلاغان هم در مزرعه مرا به سخره گیرند من سادگیم را دوست دارم حتی اگر زمین مرا در خود جای ندهد من سادگیم را دوست دارم حتی...

نه! نه افتاب می خواهم نه اب وایینه جام می وخواب دم صبح من فقط ملاقاتی با خدا می خواهم ومن اماده این سفرم توشه ام نقاشی دستهایم رنگی پایم با جاده ،دوستی دارد با تمام ذرات خاک پیوند اشتی دارد ایا میهمان می شوم؟

قرار است فردا به دنیا بیایم میان هزاران واژه خط خورده ودر انبوه ای از احساسات طلوع کنم ودر حجمی از دفتر ها گم شوم وبا قلم برقصم بر دفتری سپید ودر سیاهی واژه ها گم شوم در میان کاغذی مچاله شده در سطل زباله با زندگی وداع کنم .

سلام مامان گلاب خسته نباشید ممنونم خوندی ونظر دادی خیلی خوشحال شدم مررررررررررررررررررررررررسی

سلام مامان گلاب خسته نباشی شب خوش میخواستم لطف کنید ونظرتون رو در مورد شعرم بگید خوشحال میشم اخه کسی نظر نمیده ممنونم

زمان پیمانه می کند عمر ما را به اتش میکشد جان ما را گهی تند و گهی اهسته وارام به گوش ما میخواند ثانیه ها را *** ابر امد وزار برسر گور گریست این عمر تو قدر ندانستی زود گریخت *** تلخ جام می ناب نوشیدی هر ثانیه زهر به جان نوشیدی *** شد سحرو وقت اذان کسی در استانه در بود ناگاه به خود امدی به دنبال...

سلام لطفا سری به تاپیک قطرهای چیکده از قلم بزنید حیفه اینجوربی ارزش بشه ممنون میشم

درخت همراه با باد زیر نور ماه در حیاط بازی میکرد بین دیوارهای اجری روزنه ایی بود که اغاز یک حادثه بود رویای عبور از دیوار دیگر درخت را رها نکرد وهمچون پیچکی تمام وجودش را فراگرفت انطرف دیوار چیست ان دورها ایا جای کلاغ های پیر بر درخت قناری می نشیند ،ایا درختان همانند اینجا ریشه در خاک انسان های...

شبیه باد همیشه غریب و بی وطن است چقدر خسته و تنها، چقدر مثل من است کتاب قصه پر از شرح بی وفایی اوست اگرچه او همه ی عمر فکر ما شدن است چه فرق می کند عذرا و لیلی و شیرین؟ که او حکایت یک روح در هزار تَن است قرار نیست معمای ساده ای باشد: کمی شبیه شما و کمی شبیه من است کسی که کار جهان لنگ می زند بی...

تو شاهکار خالقی تحقیر را باور نکن بر روی بام زندگی هر چیز می خواهی بکش زیبا و زشتش پای توست تقدیر را باور نکن تصویر اگر زیبا نبود ، نقاش خوبی نیستی !‌ از نو دوباره رسم کن تصویر را باور نکن خالق تو را شاد افرید آزاد آزاد آفرید پرواز کن تا آرزو زنجیر را باور نکن

سلام ببخشید من هر بار میام ومزاحم شما میشم چون دوستان نظر نمیدن می خواستم لطف کنید ونظرتون رو درمورد شعر من بدید خوشحال میشم بازم ممنون

سلام مرسی خوبی؟ خسته نباشی.دشمنت شرمنده باشه خوب بیست گرفتی زود جواب بده

سلام ممنون :w27:امیدوارم بقیه دوستان نظر بدند

شب/ یک شب تابستانی/ زمزمه فردا می خواند/ شب پر از نغمه خوش/ تو رادر قلب من زنده می کند. همیشه وقتی یک روز خوب رو سپری میکنم یک چیز رو در خاطرم از اون روز به خوبی به یاد میسپارم مثل صدای اواز جیرجیرک ،امشب به خوبی صدای جیر جیرک ها از توی حیاط به گوش میرسه ومن رو به یاد خنده های تو واغوش همیشه...

سلامشب خوش با تاخیر روز پدر رو تبریک میگم می خواستم لطف کنید ودر مورد شعرم نظر بدید نمیدونم چرا بقیه دوستان نظری نمیدن

واژه ها روی بند رخت /می رقصند/گاهی باد می اید/واژه رها می شود/از دستان پیر نادان/واژه ها شسته شدند/از مرز باید ها ونبایدها عبور کرده اند/واژه ها بی رنگ می شوند/بی معنی میشوند/بر دفتر سپید من /نقش می بندند/شعر می شوند/شعر من /بی تاب است /در حصار این قفس/تنها است/افتاب بر تنش نمی تابد/روح افسرده...