نتایح جستجو

آن سیه چرده که شیرینی عالم با اوست چشم میگون لب خندان دل خرم با اوست گر چه شیرین دهنان پادشهانند ولی او سلیمان زمان است که خاتم با اوست روی خوب است و کمال هنر و دامن پاک لاجرم همت پاکان دو عالم با اوست خال مشکین که بدان عارض گندمگون است سر آن دانه که شد رهزن آدم با اوست دلبرم عزم سفر...

جنس فروخته شده با کمال احترام تعویض ویا پس گرفته می شود [IMG]

هرکه در سینه دلی داشت به دلداری داد

با بال شوق ذره به خورشید میرسد

نظری که دیگران نسبت به شما دارند مشکل خودشان است نه شما .

[IMG]

پایانی برای قصه ها نیست نه بره ها گرگ می شوند نه گرگ ها سیر! خسته ام از جنس قلابی آدم ها دار می زنم خاطرات کسی را که مرا دور زده حالم خوب است اما گذشته ام درد می کند...!!!

[IMG]

[IMG]

[IMG]

[IMG]

اگه من خودمو کشتم بیاید مهسا رو بگیرید [IMG]

سلام دوست عزیزم خوبید شما؟؟

ای کاش در آن لحظه که تقدیم تو شد هستی منمی سپردم که مراقب باش جنس این جام بلور استپراز عشق و غرور است .مبادا بازیچه شود .می شکند

نمی دونم این نوشته دکترو چند بار نوشتم اما هر بار که میخونم لذت می برم. دوستت دارم‌ها را نگه می‌داری برای روز مبادا،دلم تنگ شده‌ها را، عاشقتم‌ها را… این‌ جمله‌ها را که ارزشمندند الکی خرج کسی نمی‌کنی! باید آدمش پیدا شود! باید همان لحظه از خودت مطمئن باشی و باید بدانی که فردا، از امروز گفتنش...

انسان به اندازه ای که به مرحله انسان بودن نزدیک می شود ، احساس تنهایی بیشتری می کند.

اگر عشق نبود؛ به کدامین بهانه می گریستیم و می خندیدیم؟ کدام لحظه ی نایاب را اندیشه میکردیم؟ و چگونه عبور روزهای تلخ را تاب می آوردیم؟ آری... بی گمان، پیش از اینها مرده بودیم .... اگر عشق نبود؛

اگر همه ثروت داشتند؛ دل ها، سکه ها را بیش از خدا نمی پرستیدند.. و یک نفر در کنار خیابان خواب گندم نمی دید؛ تا دیگران از سر جوانمردی؛ بی ارزش ترین سکه هاشان را نثار او کنند..

اگر غرور نبود؛ چشمهایمان به جای لبهایمان سخن نمیگفتند؛ و ما کلام محبت را در میان نگاه‌های گهگاهمان، جستجو نمی کردیم..

اگر براستی خواستن توانستن بود محال نبود وصال دکتر علی شریعتی