نتایح جستجو

تو دیده نداری که ببینی او را / ورنه همه اوست،دیده ای می باید

توسنی کردم ندانستم همی / کز کشیدن تنگ تر کردد کمند

الا ای پیر فرزانه مکن منعم ز میخانه / که من در ترک پیمانه دلی پیمان شکن دارم

شد ز غمت خانه ی سودا دلم / در طلبت رفت به هر جا دلم

در کوی نیک نامی ما را گذر ندادند / گر تو نمی پسندی تغییر ده قضا را

من اگر کامروا گشتم و خوشدل چه عجب / مستحق بودم و اینها به زکاتم دادند

تو به من سنگ زدی ، من نرمیدم نه گسستم بی تو اما به چه حالی من از ان کوچه گذشتم

همه عمر بر ندارم سر از این خمار مستی / که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی

ملکا ذکر تو گویم که تو پاکی و خدایی / نروم جز به همان ره که تو ام راه نمایی

مکن کاری که بر پا سنگت ایو / جهان با این فراخی تنگت ایو چو فردا نام خوانان نامه خوانند /تو را زین نامه خواندن ننگت ایو

گوی منی و می دوی در چوگان حکم من در پی تو همی دوم گر چه که می دوانمت

از من اکنون طمع صبر و دل و هوش مدار / کان تحمل که تو دیدی همه بر باد امد

تا اب شدم سراب دیدم خود را / دریا گشتم حباب دیدم خود را اگاه شدم غفلت خود را دیدم / بیدار گشتم به خواب دیدم خود را

شاد می گویم و از گفته ی خود دلشادم / بنده ی عشقم و از هر دو جهان ازادم

یکی روبهی دید بی دست و پای / فرو ماند در لطف و صنع خدای

نشسته ام در انتظار این غبار بی سوار / دریغ کز شبی چنین ستاره سر نمی زند

من نگویم که مرا از قفس ازاد کنید / قفسم برده به باغی و دلم شاد کنید

من نه انم که زبونی کشم از چرخ فلک / چرخ بر هم زنم ار غیر مرادم چرخد...

نی حدیث راه پر خون می کند / قصه های عشق مجنون می کند

انم که توام ز خاک برداشته ای / نقشم به مراد خویش بنگاشته ای کارم چو به دست خویش بگذاشته ای / می رویم از ان سان که توام کاشته ای