نتایح جستجو

سلام گلم عنوان جدید مبارک میگم عنوان هات رو هفته ای آپدیت میکنین شما؟ من دو ماه دیگه بیام به احتمال زیاد ادمین شدین دیگه :دی موفق باشین یاحق

دفاع، یعنی مقابله با هرگونه تهاجم...حال با هر برچسبی (جنگ،تجدد،فرهنگ،آزادی و...)که میخواهد داشته باشد...!!! دفاع، یعنی مقابله با هرگونه تهاجم...حال با هر برچسبی (جنگ،تجدد،فرهنگ،آزادی و...)که میخواهد داشته باشد...!!! عرض سلام خدمت دوستان گرامی....:gol: از آنجا که این اولین باری است که به این...

ولی خوب باید رشته رو مهندسی بزنین دیگه...چون جزء مهندسی حساب میشه...نه؟ به هر حال موفق باشین درهمه حال فدامداتون تابعد یاحق

کوچیک شما محمد حسین هستم یه مسافر:smile: داداش جواد یه سوال شرعی داشتم:دی میگم زدین رشته رو غیر مهندسی و بعد شغل رو زدین دانشجوی کامپیوتر...میشه یه کمی شفاف سازی بفرمایین این آی کیو ما ضعیفه...راستی کل پست های که توی تالار ما میزنین همش علمی و از بیشتر متخصصین(منظورم متخصص sqlبود) ما تخصصی تر می...

آقا اجازه! خستـه ام از اين همه فريب از هاي و هوي مردم اين شهر نانجيب آقا اجازه! پنجـره ها سنگ گشته اند، ديوارهاي خسته از کوچه بي نصيب آقا اجازه! بـاز بـه من طعـنه مي زنند عاشق نديده هاي پـر از نفـرت رقيب شيــرينـي وجـود مـرا تلـخ مي کـنند فـرهادهاي کـينه پرست پر از فريب! آقا اجازه! گـنـدم و حـوا...

آقا اجازه! خستـه ام از اين همه فريب از هاي و هوي مردم اين شهر نانجيب آقا اجازه! پنجـره ها سنگ گشته اند، ديوارهاي خسته از کوچه بي نصيب آقا اجازه! بـاز بـه من طعـنه مي زنند عاشق نديده هاي پـر از نفـرت رقيب شيــرينـي وجـود مـرا تلـخ مي کـنند فـرهادهاي کـينه پرست پر از فريب! آقا اجازه! گـنـدم و حـوا...

آقا اجازه! خستـه ام از اين همه فريب از هاي و هوي مردم اين شهر نانجيب آقا اجازه! پنجـره ها سنگ گشته اند، ديوارهاي خسته از کوچه بي نصيب آقا اجازه! بـاز بـه من طعـنه مي زنند عاشق نديده هاي پـر از نفـرت رقيب شيــرينـي وجـود مـرا تلـخ مي کـنند فـرهادهاي کـينه پرست پر از فريب! آقا اجازه! گـنـدم و حـوا...

آقا اجازه! خستـه ام از اين همه فريب از هاي و هوي مردم اين شهر نانجيب آقا اجازه! پنجـره ها سنگ گشته اند، ديوارهاي خسته از کوچه بي نصيب آقا اجازه! بـاز بـه من طعـنه مي زنند عاشق نديده هاي پـر از نفـرت رقيب شيــرينـي وجـود مـرا تلـخ مي کـنند فـرهادهاي کـينه پرست پر از فريب! آقا اجازه! گـنـدم و حـوا...

میخوای کمک کنی؟باید بیای توی سلولم...:دی مرد زندانی می خندید... شاید به زندانی بودن خود... یا شاید به آزاد بودن من... راستی زندان کدام سوی میله هاست؟؟؟

پایان نامه:surprised: این یه موضوع اجتماعیه...من رشته ام نرم افزاره...فکر نکنم اصلا ربطی داشته باشه....هر چند بچه ها میگن خیلی ...(بوق) هستم که به این موضوعا چسبیدم و به جای اینکه درس بخونم...دنبال راه حل دردهایی هستم که ندارم!

چه فرقی میکنه کیه...یکی مثل من...پر از احساس... و یک انسان... شاید باور نکنین ولی تا حالا به چنین کیسی برنخوردم...ولی می دونم هست و دردش رو احساس میکنم...و دوست دارم براش یه کاری بکنم...

محمدحسین هستم... قراره از زندان تن فرار کنم ،البته هنوز دارم روی آن فکر میکنم...می دونی که باید با برنامه رفت جلو... سعی می کنم در ارتفاع پایین پرواز کنم تا رادارها منو نبینن(مایکل):دی

@شبانه روز چند ساعت می خوابین مگه؟ از کی کم خواب شدین؟ یعنی چند وقته؟@ سلام خانم دکتر...سوالاتون خیلی پریویت هست! میگم من از روزی که عاشق شدم :eek:، بی خواب شدم و از اون روزی که یادم هست عاشق بودم:confused: به قول شاعر: عاشقی درد سر داره.... خانم دکتر فکر کنم کم کم به جنون رسیده کارم... قصه ما...

سلام گلم:gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol: مدیریت خوش میگذره؟؟؟؟؟

سلام علیکم میگم آواتورتون+ امضاتون منو گرفت آورد تو پروفایلت... خوبین؟ به قولی:خدایا!خود خواهی را چنان در من بکش که خود خواهی دیگران را احساس نکنم و از آن در رنج نباشم... موفق باشی یاحق

عرض سلام میگم این بچه گربه هِ بزرگ نشده! دیگه فکر کنم باید به فکر یه جای دیگه باشی بیچاره مچاله شد توی اون کفش...تازه بوی گنده کفشه هم اذیتش میکنه...بهش بگو بیاد پروفایل ما یه کمی راه و رسم زندگی یادش بدیم:d

سلامی چو بوی خوش آشنایی:gol:

سلام دمتون گرم دیگه یعنی ما شب وروزگر باشگاهیم،خوبه به ادمین بگین این عنوان رو بذارن بالای سرمون :D باشه اینقدر نیام باشگاه تا دلتون برام بتنگه... ولی خداییش اصلا خواب ندارم یعنی شب و روزحالینم نیست...کاشکی حداقل درس میخوندم..!!!:( خب چیکارا میکنین پرنسس؟خوبین؟ این نظر پایین رو با اجازتون دیدم...

سلام برادر خوبین؟ میگم این امضای شما خیلی برام آشناست:D میشه بگین از چه کسی هستش؟

بخند بر شب بر روز، بر ماه، بخندبر پیچاپیچ ِخیابانهای این جزیره اما آن گاه که چشم می گشایم و می بندم، ان گاه که پاهایم می روند و باز می گردند، نان را ، هوا را، روشنی را، بهار را، از من بگیر اما خنده ات را هرگز تا چشم از دنیا نبندم... " پابلو نرودا"