نتایح جستجو

  1. nichol

    مشاعرۀ سنّتی

    تو مپندار که مجنون سر خود مجنون گشت از سمک تا به سمایش کشش لیلی بود
  2. nichol

    مشاعرۀ سنّتی

    در ان چمن که بتان دست عاشقان گیرند گرت ز دست براید نگر من باشی
  3. nichol

    // ... به نفر بعدیتون یک شعر هدیه بدین ...\\

    مزن ز چون و چرا دم که بنده مقبل قبول کرد بجان هر سخن که جانان گفت:gol:
  4. nichol

    مشاعرۀ سنّتی

    تو مگر بر لب ابی به هوس بنشینی ور نه هر فتنه که بینی همه از خود بینی
  5. nichol

    مشاعرۀ سنّتی

    شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین حائل کجا دانند حال ما سبکباران ساحل ها
  6. nichol

    مشاعرۀ سنّتی

    لاف عشق و گله از یار زهی لاف دروغ عشق بازان چنین مستحق هجرانند
  7. nichol

    مشاعرۀ سنّتی

    دانی که را سزد صفت پاکی ان کاو وجود پاک نیالاید
  8. nichol

    مشاعرۀ سنّتی

    تا شدم حلقه بگوش در میخانهی عشق هردم از نو غمی اید به مبارک بادم
  9. nichol

    مشاعرۀ سنّتی

    تا شدم حلقه بگوش در میخانهی عشق هردم از نو غمی اید به مبارک بادم
  10. nichol

    مشاعرۀ سنّتی

    تسبیح و خرقه لذت مستی نبخشدت همت در این عمل طلب از می فروش کن
  11. nichol

    مشاعرۀ سنّتی

    یارب به که بتوان گفت این نکته که در عالم رخساره به کس ننمود ان شاهد هر جایی
  12. nichol

    مشاعرۀ سنّتی

    دوام عیش و تنعم نه شیوه ی عشق است اگر معاشر مایی بنوش نیش غمی
  13. nichol

    مشاعرۀ سنّتی

    اهل ناز و کام را در کوی رندی راه نیست رهروی باید جهان سوزی نه خامی بی غمی
  14. nichol

    مشاعرۀ سنّتی

    از رنج کشیدن ادمی حر گردد قطره چو کشد حبس صدف در گردد گر مال نماند سر بماناد به جای پیمانه چو شد تهی دگر پر گردد
  15. nichol

    مشاعرۀ سنّتی

    ای عاشق گدا چو لب روح بخش یار میداندت وظیفه تقاضا چه حاجتست
  16. nichol

    مشاعرۀ سنّتی

    تنم از واسطه ی دوری دلبر بگداخت جانم از اتش مهر رخ جانانه بسوخت
  17. nichol

    مشاعرۀ سنّتی

    من ندانستم از اول که تو بی مهر ووفایی عهد نابستن از ان به که ببندی و نپایی
  18. nichol

    مشاعرۀ سنّتی

    من ندانستم از اول که تو بی مهر ووفایی عهد نابستن از ان به که ببندی و نپایی
  19. nichol

    مشروب میخورید یا نه ؟؟ چرا؟؟

    من می نه ز بهر تنگدستی نخورم یا از غم رسوایی و مستی نخورم من می ز برای خوشدلی می خوردم اکنون که تو بر دلم نشستی نخورم
  20. nichol

    مشاعرۀ سنّتی

    ما عشق و وفارا زتو اموخته ایم ای زندگی و مرگ تو اموختنی
بالا