نتایح جستجو

  1. آرماندیس

    دلم برای خودم تنگ میشود...

    دوباره دست‌هایم خالی است دوباره جای بوسه‌ها تیر می‌کشد دوباره من پراکنده شعرهایی نوشته‌ام که زنی در آن‌ها پنهانی ودکا می‌نوشد تا در مراسم سوگواری آرام باشد
  2. آرماندیس

    دوباره دست‌هایم خالی است دوباره جای بوسه‌ها تیر می‌کشد دوباره من پراکنده شعرهایی نوشته‌ام که...

    دوباره دست‌هایم خالی است دوباره جای بوسه‌ها تیر می‌کشد دوباره من پراکنده شعرهایی نوشته‌ام که زنی در آن‌ها پنهانی ودکا می‌نوشد تا در مراسم سوگواری آرام باشد
  3. آرماندیس

    ثانیه های خاکستری...

    این لیوان، نیمه ی پر ندارد. سروته ـش هم که کنی.. دریغ از یک قطره اما تو این کار را هم نکن؛ بعضی چیزهاست که ادم را سر ِپا نگه میدارد مثل همین ردِّ آب تبخیر شده از اندی سال پیش. -چیزی شبیه همان سراب شاید.
  4. آرماندیس

    چه ساده گمان داشتی همیشه این جا کنار این تلفن حضور دارم فرسودگی مرا در نمی یابد مرگ...

    چه ساده گمان داشتی همیشه این جا کنار این تلفن حضور دارم فرسودگی مرا در نمی یابد مرگ مرا به جا نمی آورد و تو می توانی پرسیدن حال و هوایم را تا هر زمان به تعویق بیاندازی ...
  5. آرماندیس

    می تونی حرفایی که زدیو خودت یه بار دیگه بخونی ...

    می تونی حرفایی که زدیو خودت یه بار دیگه بخونی ...
  6. آرماندیس

    مث که بدهکارم شدیم ...

    مث که بدهکارم شدیم ...
  7. آرماندیس

    خائن اند .........

    خائن اند .........
  8. آرماندیس

    شعله را در چراغ من نکشید آفتاب از شما نمی خواهم...........

    شعله را در چراغ من نکشید آفتاب از شما نمی خواهم...........
  9. آرماندیس

    بيهوده از دسـتهايِ من قول نگير. چشــــم هايِ من خائـن‌اند. اين را تمامِ عاشقانِ من مي‌دانند..

    بيهوده از دسـتهايِ من قول نگير. چشــــم هايِ من خائـن‌اند. اين را تمامِ عاشقانِ من مي‌دانند..
  10. آرماندیس

    هیچ کس نمی داند برای نوشتن همین چند خط ساده خودکار چه دردی کشیده است ……………………………………. با چه...

    هیچ کس نمی داند برای نوشتن همین چند خط ساده خودکار چه دردی کشیده است ……………………………………. با چه زبانی به این جماعت بگویم که آشنای هیچ کدامتان نیستم که عاجزترین اعتراف زمینم سری در آسمان دارم و دعای خیری که هرگز از دستانم بالاتر نرفت…
بالا