نتایح جستجو

من عاشق شهدا هستم شهید باکری کسی بود که زندگی منو عوض کرد با اجازه آقا مرتضی میخوام از شهید باکری خاطره بزارم - بعد از مدت ها برگشته بوديم اروميه. شب خانه ي يکي از آشناها مانديم. صبح که براي نماز پا شديم، به م گفت « گمونم اينا واسه ي نماز پا نشدن.» بعدش گفت « سر صبحونه بايد يه فيلم کوچيک بازي...

اء خوشت اومد دختر خاله شما که به قدر کافی زیبا هستی ( الکی) در ضمن در مورده همه صدق نمی کنه در بعضی موارد بر عکس هم میشه :biggrin:

هیچی داداش شما جدی نگیرید

بگو داداشت یا همون پسر عمه یا هر چیز دیگه بیاد :razz::razz::razz: :w15::w15::w15::w15:

کاره خوبی میکنی :biggrin: چرا نه دا ری هممم؟ ها ؟ هیییی؟ خودم برات میگیرم اقدسو :redface:

:w15::w15::w15::w07:

دلت هم بخواد بده آدم زنش گلادیاتور باشه تو باید قدردان باشی سید نه اینکه ناز کنی آبجی چیه بابا دشمنه جونه این سیناترا یه بلایی سرت بیاره اخر دستتو بند میکنه تو باشگاه من حالم خوب نیست یه کاری نکن به بچه ها بگم سرماخوردی کاری نکن بگم هذیون خودت میگی داری به بچه مردم میندازی دیگه :biggrin...

خیلی دوست داری بدونی کی دور میزنه بچه های باشگاه رو ببین ::cool: چه کردی با جوون مردم خدا از گناهت بگذره سیناترا :( مخوام:D

میدونستم خوشحالم کردی

شما لطف دارید عزیز مایی هستم فعلا ً

ماشالله آبجی سحر 2 متر زبون داره نکنه کم آورده :eek:

ببین آبجی باران ما رو اذیت نکنید اینبار کلی نازش. کشیدم اومد دفعه بعد بره دیگه هیچی دیگه :confused:

آره دیگه عزیزم دنباله اهلش دارم میگیردم شما چرا اومد اینجا اصلا شما چرا جدیدا همش تو این تایپیکا سر و کله ات پیدا میشه :cool:

باران جان شرمده من دارم میرم بخوابم تشکرام تموم شده بعدا میام از خجالتت در میام عزیزم شو بخیر

نه ابجی انصافا ما دوست داریم جدی میگم فکر کردم ناراحت شدی دیگه نیومدی عذاب وجدان گرفتم:confused:

که شوخی میکنی ؟ که گیر دادی ؟ من تو همه این تایپیکها میرم که بگم اهل ازدواج نیستم همیننن:surprised:

سلام عزیزم خوبی ؟ کم پیدا شدیی نیستی ؟

سلام باران جان خوبی عزیزم چطوری ؟ دیگه داشتم میرفتم بخسبم ذکر و خیرت بود :gol:

بس که ساده ای خب اه اه اه:(

محمدیاش صلوات :gol: