داستان کوتاه کمک
داستان کوتاه کمک
داستان کوتاه کمک
داستان کوتاه کمکپیرمرد تنهایی در روستایی زندگی میکرد. او میخواست مزرعه سیب زمینیاش را شخم بزند اما این کار برای او خیلی سخت بود و تنها پسرش که میتوانست به او کمک کند، به جرم مبارزه با نژاد پرستی در زندان بود
پیرمرد نامه ای برای پسرش نوشت...