وقتی پرنده ای زنده است مورچه ها را می خورد
وقتی می میرد مورچه ها او را می خورند
یک درخت میلیون ها چوب کبریت را می سازد
اما وقتی زمانش برسد فقط یک چوب کبریت برای سوزاندن میلیونها درخت کافی است
زمانه و شرایط در هر موقعیتی می تواند تغییر کند
در زندگی هیچ کس را تحقیر و آزار نکنید
شاید امروز...
وقتی پرنده ای زنده است مورچه ها را می خورد
وقتی می میرد مورچه ها او را می خورند
یک درخت میلیون ها چوب کبریت را می سازد
اما وقتی زمانش برسد فقط یک چوب کبریت برای سوزاندن میلیونها درخت کافی است
زمانه و شرایط در هر موقعیتی می تواند تغییر کند
در زندگی هیچ کس را تحقیر و آزار نکنید
شاید امروز...
وقتی پرنده ای زنده است مورچه ها را می خورد
وقتی می میرد مورچه ها او را می خورند
یک درخت میلیون ها چوب کبریت را می سازد
اما وقتی زمانش برسد فقط یک چوب کبریت برای سوزاندن میلیونها درخت کافی است
زمانه و شرایط در هر موقعیتی می تواند تغییر کند
در زندگی هیچ کس را تحقیر و آزار نکنید
شاید امروز...
وقتی پرنده ای زنده است مورچه ها را می خورد
وقتی می میرد مورچه ها او را می خورند
یک درخت میلیون ها چوب کبریت را می سازد
اما وقتی زمانش برسد فقط یک چوب کبریت برای سوزاندن میلیونها درخت کافی است
زمانه و شرایط در هر موقعیتی می تواند تغییر کند
در زندگی هیچ کس را تحقیر و آزار نکنید
شاید امروز...
وقتی پرنده ای زنده است مورچه ها را می خورد
وقتی می میرد مورچه ها او را می خورند
یک درخت میلیون ها چوب کبریت را می سازد
اما وقتی زمانش برسد فقط یک چوب کبریت برای سوزاندن میلیونها درخت کافی است
زمانه و شرایط در هر موقعیتی می تواند تغییر کند
در زندگی هیچ کس را تحقیر و آزار نکنید
شاید امروز...
وقتی پرنده ای زنده است مورچه ها را می خورد
وقتی می میرد مورچه ها او را می خورند
یک درخت میلیون ها چوب کبریت را می سازد
اما وقتی زمانش برسد فقط یک چوب کبریت برای سوزاندن میلیونها درخت کافی است
زمانه و شرایط در هر موقعیتی می تواند تغییر کند
در زندگی هیچ کس را تحقیر و آزار نکنید
شاید امروز...
وقتی پرنده ای زنده است مورچه ها را می خورد
وقتی می میرد مورچه ها او را می خورند
یک درخت میلیون ها چوب کبریت را می سازد
اما وقتی زمانش برسد فقط یک چوب کبریت برای سوزاندن میلیونها درخت کافی است
زمانه و شرایط در هر موقعیتی می تواند تغییر کند
در زندگی هیچ کس را تحقیر و آزار نکنید
شاید امروز...
وقتی پرنده ای زنده است مورچه ها را می خورد
وقتی می میرد مورچه ها او را می خورند
یک درخت میلیون ها چوب کبریت را می سازد
اما وقتی زمانش برسد فقط یک چوب کبریت برای سوزاندن میلیونها درخت کافی است
زمانه و شرایط در هر موقعیتی می تواند تغییر کند
در زندگی هیچ کس را تحقیر و آزار نکنید
شاید امروز...
وقتی پرنده ای زنده است مورچه ها را می خورد
وقتی می میرد مورچه ها او را می خورند
یک درخت میلیون ها چوب کبریت را می سازد
اما وقتی زمانش برسد فقط یک چوب کبریت برای سوزاندن میلیونها درخت کافی است
زمانه و شرایط در هر موقعیتی می تواند تغییر کند
در زندگی هیچ کس را تحقیر و آزار نکنید
شاید امروز...
وقتی پرنده ای زنده است مورچه ها را می خورد
وقتی می میرد مورچه ها او را می خورند
یک درخت میلیون ها چوب کبریت را می سازد
اما وقتی زمانش برسد فقط یک چوب کبریت برای سوزاندن میلیونها درخت کافی است
زمانه و شرایط در هر موقعیتی می تواند تغییر کند
در زندگی هیچ کس را تحقیر و آزار نکنید
شاید امروز...
بسم الله الرحمن الرحیم
الله لا اله إ لاّ هوَ الحیُّ القیُّومُ لا تَا خذُ هُ سِنَهٌ وَ لا نَومٌ لَهُ ما فی السَّماواتِ وَ ما
فِی الأَرضِ مَن ذَا الَّذی یَشفَعُ عِندَهُ إ لا بِإذنِهِ یَعلَمَ ما بَینَ أَیدِیهمِ وِ ماخَلفَهُم وَ لا
یُحیطونَ بِشَی ءٍ مِن عِلمِهِ إلا بِما شاءَ وَسِعَ کُر سِیُّهُ...
کسی را دوست می دارم
ولی افسوس
او هرگز نگاهم را نمی خواند
به برگ گل نوشتم من
که او را دوست می دارم
ولی افسوس او برگ گل را به زلف کودکی آویخت تا او را بخنداند!!!
به مهتاب گفتم ای مهتاب
سر راهت به کوی او سلام من رسان و گو
که او را دوست می دارم
ولی افسوس
یکی ابر سیه آمد ز ره
روی ماه تابان...
انـدوه که از حــد بگــذرد
جایش را میدهد به یک بیاعتنایی مـزمـن
دیـگه مـهـم نـیـســت
بـودن یا نـبـودن
دوست داشتن یا نـداشتن
دیگه حسی تو رو به احساس کردن نمی کشاند
در آن لحظه فـقـط در سکوت غـرق می شـوی
و فقط نـگـاه میکـنی
نـگــــــــــاه…..!
همیشه در بچگی دخترها عاشق عروسک ها هستند ...
و پسرها عاشق مردان غول پیکر ...
ولی نمی دانم چه حکمتی است که وقتی بزرگ می شوند ،
دختر ها عاشق مردان غول پیکر میشوند و
پسرها عاشق عروسک ها ... !
الَّلهُمَّ صَلِّ عَلی سَیِّدنا و نَبیـِّنا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ
بارخدایارحمت فرست به آقا و پیغمبر ما حضرت محمد و آلش
مَااختَلَفَ المَلَوانِ وتَعاقَبَ العَصراَنِ
مادامی که کشتی رانان در رفت وآمدند و شب وروز
وَکَرَّالجَدیداَنِ واَستَقبَلَ الفَرقَداَنِ وَبَلِّغ
تکرار میشود وستارگان باز می تابند...