این تاپیک مال تو بودددد.ای خدا بگم........ 100 بار دیده بودمش ولی بازش نکرده بودم.خوبه پیشرفت کردی. میگم تو کاره واردات صادرات حوری موری رفتی سرت شلوغ شده ازت خبری نیست.منم یه سفارش دارم انجام میدی؟....ما پری بخوایم برامون چند تموم میشه؟؟؟؟؟؟
سلام
تولدت رو از صمیم قلب تبریک میگم.
بعدشم غصه نخور من تنها تر از توام. من بعد از خدا دیگه واقعا نه کسی رو دارم نه ....ولی بعضی وقتا به همین خدا هم که فکر می کنم میبینم خودش خیلیه.
انسان خنديد و به نظرش اين بزرگ ترين اشتباه ممكن بود .
پرنده گفت : راستي ، چرا پر زدن را كنار گذاشتي ؟
انسان منظور پرنده را نفهميد ، اما باز هم خنديد .
پرنده گفت : نمي داني توي آسمان چقدر جاي تو خالي است . انسان ديگر نخنديد . انگار ته ته خاطراتش چيزي را به ياد آورد . چيزي كه نمي دانست چيست . شايد...
پرنده بر شانه هاي انسان نشست . انسان با تعجب رو به پرنده كرد و گفت : اما من درخت نيستم . تو نمي تواني روي شانه ي من آشيانه بسازي.
پرنده گفت : من فرق درخت ها و آدم ها را خوب مي دانم . اما گاهي پرنده ها و انسان ها را اشتباه مي گيرم .
انسان خنديد
زندگي چيست؟اگر خنده است پس چرا گريه ميكنيم؟ اگر گريه است پس چرا ميخنديم؟ اگر مرگ است پس چرا زندگي ميكنيم؟ اگر زندگي است پس چرا ميميريم؟ اگر عشق اس پس چرا به ان نميرسيم ؟ اگر عشق نيست پس چرا عاشقيم؟