روزهایی که بی تو می گذرد
گرچه با یاد توست ثانیه هاش
آرزو باز میکشد فریاد
در کنار تو می گذشت ایکاش
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
تو را دارم ای گل جهان با من است
تو تا با منی جان جان با من است
چو می تابد از دور پیشانی ات
کران تا کران آسمان با من است
* * * * * * * * * * * * * * *...
یه روز یه پسر انگلیسی میاد با طعنه به یك پسر مسلمون میگه : چرا خانوماتون نمیتونن با مردا دست بدن یا لمسشون كنن ؟؟ یعنی مردای مسلمون اینقدر شهوت پرستن كه نمیتونن خودشون رو تحمل كنن؟؟
پسر مسلمون لبخندی میزنه و میگه : ملكه انگلستان میتونه با هر مردی دست بده؟و هر مردی ملكه انگلستانو لمس كنه ؟
پسره...
یه روز یه پسر انگلیسی میاد با طعنه به یك پسر مسلمون میگه : چرا خانوماتون نمیتونن با مردا دست بدن یا لمسشون كنن ؟؟ یعنی مردای مسلمون اینقدر شهوت پرستن كه نمیتونن خودشون رو تحمل كنن؟؟
پسر مسلمون لبخندی میزنه و میگه : ملكه انگلستان میتونه با هر مردی دست بده؟و هر مردی ملكه انگلستانو لمس كنه ؟
پسره...
از غم خبری نبود, اگر عشق نبود
دل بود ولی چه سود اگر عشق نبود؟
بی رنگ تر از نقطه موهومی بود
این دایره کبود , اگر عشق نبود
از آینه ها غبار خاموشی را
عکس چه کسی زدود اگر عشق نبود؟
در سینه هر سنگ ,دلی در تپش است
از این همه دل چه سود اگر عشق نبود؟
بی عشق ,دلم جز گره ای کور چه بود
دل چشم نمی گشود اگر...
از غم خبری نبود, اگر عشق نبود
دل بود ولی چه سود اگر عشق نبود؟
بی رنگ تر از نقطه موهومی بود
این دایره کبود , اگر عشق نبود
از آینه ها غبار خاموشی را
عکس چه کسی زدود اگر عشق نبود؟
در سینه هر سنگ ,دلی در تپش است
از این همه دل چه سود اگر عشق نبود؟
بی عشق ,دلم جز گره ای کور چه بود
دل چشم نمی گشود...
از غم خبری نبود, اگر عشق نبود
دل بود ولی چه سود اگر عشق نبود؟
بی رنگ تر از نقطه موهومی بود
این دایره کبود , اگر عشق نبود
از آینه ها غبار خاموشی را
عکس چه کسی زدود اگر عشق نبود؟
در سینه هر سنگ ,دلی در تپش است
از این همه دل چه سود اگر عشق نبود؟
بی عشق ,دلم جز گره ای کور چه بود
دل چشم نمی گشود...