من دوست نداکسی به خاطر من زحمت آستین بالازدن رو به خودش بده، البته من به شخصه برا سعید استین بالا زدم... سعید استینام رو بالا زدم تا حالتو بگیرم، صب کن، میای تو صفحه ی سحر قایم می شی
ای سعید نامرد که منو به اب پخله فروختی، ببین اومده اینجا تو جبهه سحر، واسه من بمب گذاری می کنه
در ضمن سحر جان سلام، خوفی؟
زنان آیندم سلام دارن خدمتتون، الان خبری ازشون در دست نیست ولی فک کنم خوب باشن
کیگم من جزو نور چشمیام دیگه، قراره ازم بعداً پذیرایی شه، نه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
سعید ایحتمالاً داری اماده مرگ می شی دیگه، صب کن دستم بهت برسه... نه بهتر اینه که با صبا خانوم شما یه اختلاطی بکنم تا اون حال تو رو بگیره