نتایح جستجو

capital of kurdishland MAHABAD

عشق عشق به شکل پرواز پرنده ست عشق خواب یه آهویه رمنده ست من زائری تشنه زیره باران عشق چشمه آبی،...

من دقیقا همین بلا سرم اومده. مجبورم کردن کسی که بخاطرش هر کاری کردم و بهترینم هست رو فراموش کنم که هنوز هم فراموش نکردم و نخواهم کرد. من 6.5 صنمم رو دوست داشتم و پرستیدم و سجده ها برایش کردم و می کنم. امان از دست مادره بزرگوارش! که این سرنوشت رو واسم رقم زد. . ولی باور کن تا می تونی مقاومت کن که...

عروسک جون فدات شم تو هم قلبت شکسته که صد تا شبنم اشک توی چشمات نشسته . . منم مثل تو بودم یه روز تنهام گذاشتن یه دریا اشک حسرت توی چشمام گذاشتن . . چه تهمتها شنیدیم چه تلخیها چشیدیم عروسک جون تو میدونی چه حسرتها کشیدیم . . عروسک جون زمونه منو این گوشه انداخت بجای حجله ی بخت برام زندون غم ساخت...

اگه بدونید این فالگیرها چه بلایی سر زندگیه من آوردن. نامزدم به این ها خیلی اعتقاد داشت همش هم به حرفشون گوش می داد تا یه روز یه فالگیره حرو.... گفته بود پایه یه خانومه دیگه در میانه که پدرم در اومد ( به شرافتم قسم هیچ موقع هم کسی وجود نداشته ) حالا 6 ماهه از هم جدا شدیم.

صنمم من اینجاست ولی پیش من نیست ، آخه رفت و ازدواج کرد . راستی صنمم من اسمش هم صنم بود. صنم خانم عیدت مبارک ولی هیچ آرزویی برات ندارم.

یادته بهت گفتم صنمم فقط به عشقت زندم گفتی بهم ناراحت نشو بعد رفتن من هم روز می شه؟ چشمام پر آب شد خندیدم و هیچی نگفتم. یادته بهت گفتم صنم ، بدونه تو میمیرم گفتی بهم زیاد فکر نکن نمیمیری؟ چشمام پر آب شد نیش خندی زدم و هیچی نگفتم یادته بهت گفتم صنم تمومه زندگیمی گفتی بهم زندگی دست من و تو نیست ...

مهندس عمران حیوانی است نجیب که عمدتا در بیابان ها و محل های خرابه زندگی می کند و به ندرت برای غذا خوردن و جفت گیری به شهر می آید ،، گونه آبزیش عمران آب و گونه کوهی آن نقشه بردار نامیده می شود ، نوع اهلی آن در دفتر فنی مشاهده شده و نوع قرتی آن معمار و نوع وحشی و بسیار درنده آن پیمانکار نام گرفته است.

بدترین حکومت آن است که ما داریم

مهندس عمران حیوانی است نجیب که عمدتا در بیابان ها و محل های خرابه زندگی می کند و به ندرت برای غذا خوردن و جفت گیری به شهر می آید ،، گونه آبزیش عمران آب و گونه کوهی آن نقشه بردار نامیده می شود ، نوع اهلی آن در دفتر فنی مشاهده شده و نوع قرتی آن معمار و نوع وحشی و بسیار درنده آن پیمانکار نام گرفته است.

سلام ثانیه به ثانیه اش مثل یک ساله. انگار تموم شدن نداره ، انگار دارم دق مرگ می شم ، نمیدونم چرا ؟ ولی هی بیشتر انگار کش میاد. عمراً رو می گم نمی خواد تموم بشه؟ الان اگه می خواستم بمیرم و فقط یه ساعت بیشتر از عزرائیل وقت می خواستم محال بود بهم بده . حالا هم که چشم به راهشم که انگار می خواهد عمر...

بماند مگه مهمه؟ ، شب خوش سیاوش جان ، امیدوارم موفق باشی

بله من همون ژیلمُ هستم ( گرمای آتیشی که زیر خاکستره ) و شما؟

بله من همون ژیلمُ هستم ( گرمای آتیشی که زیر خاکستره ) و شما؟

بله من هم آذربایجانی هستم در ضمن ( مادر کرد مهاباد - پدر ترک تبریز ) بیخیال. انشا الله بتونیم حق خدمون رو بگیریم.

راستی ما هم یه جورایی هم شهری هستیم هوات رو دارم عزیزم

سلام. من دارم می رم می خوابم ادامه بحث بمونه. راستی جسارت نشه من فشها رو به اون احمق دادم . javad24 میگم اعصابم رو زد به هم . عجب کنه هستش این عوضی. در هر صورت من به هیچ عنوان قصد جسارت یا بی احترامی به تو رو نداشتم . مثلا ما با هم برادریم ها

ولی فقط این رو خوب بدونید اینها سواره هستن و ما پیاده ، همچنین خاکمان برایمان عزیز ولی برای این عزیزان ! حکومت عزیز هستش. خون ماها رو خیلی راحت می ریزن عین آب خوردن پس دقت کنید که کجا و با کی و چگونه رفتار می کنید فقط سعی کنید خودتان رو اصلاح کنید همین. باور کن همین javad24 مینونه هزاران نفر رو...

خوب منم حرفت رو قبول دارم ما با خدمون مشکل داریم و می خواهیم به صورت مسالمت حل بشه ولی عده ای فکر می کنن با دشمنشون طرف هستن و حتی به خونمون هم راضی نیستند باید با این جور آدم ها مثل خودشون رفتار کرد.

خوب نوشته اول این صحفه رو خوندید؟ من به این حرفم جدا اعقاد دارم به به نظر شما غیره اینه؟