نتایح جستجو

[IMG]

مادر من فقط یك چشم داشت. من از اون متنفر بودم ... اون همیشه مایه خجالت من بود اون برای امرار معاش خانواده برای معلم ها و بچه مدرسه ای ها غذا می پخت یك روز اون اومده بود دم در مدرسه كه به من سلام كنه و منو با خود به خونه ببره خیلی خجالت كشیدم. آخه اون چطور تونست این كار رو بامن بكنه ؟ به روی...

غریب است دوست داشتن. و عجیب تر از آن است دوست داشته شدن... وقتی می‌دانیم کسی با جان و دل دوستمان دارد ... و نفس‌ها و صدا و نگاهمان در روح و جانش ریشه دوانده؛ به بازیش می‌گیریم هر چه او عاشق‌تر، ما سرخوش‌تر، هر چه او دل نازک‌تر، ما بی رحم ‌تر. تقصیر از ما نیست؛ تمامیِ قصه هایِ عاشقانه،...

پریشونی

اینکه اینقد بچست داره شلوارشو میکشه پایین بزرگتر بشه چیکار میکنه فک کنم اصلا هیچی نپوشه

[IMG]

[IMG]

[IMG]

[IMG]

يه چيز ديگه يادم رفت بگم :w24:عطر نخريا عطر جدايي مياره:cry:

ببين بهتر از همه اينه كه پول نقد وبدي دستش (البته تو يه بسته بندي قشنگ) بزار خودش انتخاب كنه كه چي دوست داره بخره

ايشششششششششش ديگه چيه؟ منم سرم شلوغه به جون بابي من خارج از دنياي مجازي كلي گرفتاري دارم

سلام من خوبم تو چطوري ؟ ديگه مدير شدي و سرت شلوغه و كمتر سراغ دوستان و ميگيري وخلاصه اينكه.........

سلام بابک حتما همینکارو بکن نیازه

[IMG]

[IMG]

[IMG]

[IMG]

یعنی چی؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

خیلی قشنگ بود مرسی