دلم امشب به سینه زندانی است
سینه امشب پر از پریشانی است
هم شکسته دلم دل خونین
هم دو چشمم دوباره بارانی است
دل من در هوای دلبر خویش
نا امیدانه خسته طوفانی است
گله دارد ز من و می پرسد
خانه اش را بگو نمی دانی؟
گفتم ای دل برای دیدن تومی رسد
او به رسم مهمانیمی رسد
مثل یک نسیم از راه
نغمه اش لا...