نتایح جستجو

  1. O

    +++ گفتگوی خودمانی ارشدی ها ی 92 - فصل دوم - به یاد بچه های پایین شهر!

    سوال دارم بنظرتون من چیکار کنم؟ پارسال اردیبهشت فارغ التحصیل شدم. میخواستم شروع به خوندن ارشد کنم که دیدم آگهی استخدامی زدن شروع به خوندن درسهای اون کردم بعد هم آگهی استخدامی دیگه(2بار)(همانطور که میدونید اکثر درساشون با درسای ارشد یکی نبودن)واینطور شد که از اونجا مونده واز اینجا رونده...
  2. O

    +++ گفتگوی خودمانی ارشدی ها ی 92 - فصل دوم - به یاد بچه های پایین شهر!

    من سه تا شو میتونستم جواب بدم ولی هر چی حل کردم به جواب نرسیدم
  3. O

    +++ گفتگوی خودمانی ارشدی ها ی 92 - فصل دوم - به یاد بچه های پایین شهر!

    زیگما خوبه سیکما:تو بعضی زبانهای محلی معنی خوبی نداره بعد راهتون افتاد بعضی شهرستانا ..................(کلا خوب نیست دیگه)
  4. O

    +++ گفتگوی خودمانی ارشدی ها ی 92 - فصل دوم - به یاد بچه های پایین شهر!

    درآمد 1ساعت خواننده ها از درآمد1ساعت تدریس یک استاد تمام بیشتره
  5. O

    +++ گفتگوی خودمانی ارشدی ها ی 92 - فصل دوم - به یاد بچه های پایین شهر!

    استغفرالله ما می مونیم وطنیش دربیاد مثل حضرت یوسف وطنی!
  6. O

    +++ گفتگوی خودمانی ارشدی ها ی 92 - فصل دوم - به یاد بچه های پایین شهر!

    طرف ما سپاهیا را میفرستن مرز غرب (ما خودمون مرز نشینیم اما نه در غرب .وبا مرزای غربی یه700-800 کیلومتری فاصله داریم.طرفای ما مرز آرومه;).اگه کسی بخواد شلوغ کنه خودمون گوششو می کشیم) طرفای شما ازاین خبرا نیست؟
  7. O

    +++ گفتگوی خودمانی ارشدی ها ی 92 - فصل دوم - به یاد بچه های پایین شهر!

    اینطوری به سربازی نگاه کنی فقط خودخوری میکنی وبعد هم اعصابت خرد میشه (یعنی بهترین کار اینه که باهاش کنار بیای ) از ما گفتن شایدم شانس آوردی وجای خوبی افتادی(البته شایدم برعکس شد.مخلص کلام:بدون هرگونه پیش زمینه ذهنی برو)
  8. O

    +++ گفتگوی خودمانی ارشدی ها ی 92 - فصل دوم - به یاد بچه های پایین شهر!

    کامنتای 10-20صفحه پیش را بخونی نظر بچه ها رو متوجه میشی مثلا دفترچه دوم الکترونیک - سیگنال - ماشین(نه به اندازه اون دوتا) ساده تر بودن
  9. O

    +++ گفتگوی خودمانی ارشدی ها ی 92 - فصل دوم - به یاد بچه های پایین شهر!

    من یه نیمچه!سربازی رفتم ترم اولی که برگشتم دانشگاه(یعنی ترم دوم دانشگاه) خیلی خوب درس میخوندم هرچند بعدا سستی کردم. واقعا آدم اینطور جاهاست که میفهمه وقتی خونه است میتونه واسه چیزای بی ارزش وقت نذاره و مسایل حاشیه ای ارزش وقت تلف کردن نداره راستی :شرکت گاز آگهی استخدامی زده...
  10. O

    +++ گفتگوی خودمانی ارشدی ها ی 92 - فصل دوم - به یاد بچه های پایین شهر!

    چقدر خوبه که برگشتی میتونی از مهربون بخاطر دعانویسی ورمالی وساقط کردنت از زندگی شکایت کنی :biggrin:
  11. O

    +++ گفتگوی خودمانی ارشدی ها ی 92 - فصل دوم - به یاد بچه های پایین شهر!

    خدمت 50درصدش شانسه من یه رفیق داشتم افتاده بود شهر خودمون.یه دفعه میدیدی اومده خونه واسه شام . شام وتلویزیون بعد برمی گشت پادگان:biggrin: یا یکی دیگه بود افتاده بود ارتش (دریایی شمال:هتل حسن رود:D) بعد چقدر تلاش کرد افتاد سپاه شهرمون.همونطور که میدونید تابستونا میرن غرب برای مقابله با گروهکها...
  12. O

    +++ گفتگوی خودمانی ارشدی ها ی 92 - فصل دوم - به یاد بچه های پایین شهر!

    یه خاطره: امتحان عایق وفشارقوی:استاد این سوالی که گفتین تو کلاس مطرح نشده(موضوعش).استاد:تو کتاب هست ما:نیست. یکی از بچه ها کتاب را از کیفش درآورد وداد به استاد. استاد: نیست؟ میخواستم یکم اذیتتون کنم:biggrin: حال ما::w28:
  13. O

    +++ گفتگوی خودمانی ارشدی ها ی 92 - فصل دوم - به یاد بچه های پایین شهر!

    نسیم داشته میرفته گون گفته:کجا میری؟ نسیم::w26:. گون:دل خوش سیری چند؟ http://www.bargh-arshad.com/News.aspx?NewsId=e8fceb52-8c79-4811-9f7f-b2158225311f
  14. O

    +++ گفتگوی خودمانی ارشدی ها ی 92 - فصل دوم - به یاد بچه های پایین شهر!

    من هر چی زدم فکر میکردم درسته غلط هام یواش یواش درمیاد و رتبه احتمالی بصورت نمایی در حال افزایش است(یعنی داره بدتر میشه) اینطوری برید جلو آخرین نفر خودمم:confused: راستی:39 را چجوری حل کردی؟
  15. O

    +++ گفتگوی خودمانی ارشدی ها ی 92 - فصل دوم - به یاد بچه های پایین شهر!

    ای ریلکس ای آرام برو استاد یوگا شو .پولشم خوبه حرص وجوشم نداره
  16. O

    +++ گفتگوی خودمانی ارشدی ها ی 92 - فصل دوم - به یاد بچه های پایین شهر!

    الان که کنترل رو دوباره می بینم میفهمم که سوالا را میشه به دو قسمت 6تایی تقسیم کرد. نیمه اول نچسب ونیمه دوم قابل حل .لذا حتما نباید سوالا را از اول حل کرد. اگه از6تای دوم شروع به حل میکردم خیلی جلو بودم(هرچند این حرفا دردی از کسی دوا نمی کنه)
  17. O

    +++ گفتگوی خودمانی ارشدی ها ی 92 - فصل دوم - به یاد بچه های پایین شهر!

    راستش من تو دوسال گذشته دوتا از دوستای نزدیکم را ازدست دادم واسه همین وقتی یکی از بچه های اینجا یه مدت پیداشون نمیشه نگران میشم از اینکه می بینم بچه های قدیمی تر برگشتن خوشحالم;)
  18. O

    +++ گفتگوی خودمانی ارشدی ها ی 92 - فصل دوم - به یاد بچه های پایین شهر!

    به مراقب گفتم:میشه این سوالا را بنویسم تو کاغذ(کارت دوقسمته.ازجای قیچی جداش نکردم وهردوقسمتو بردم) نگه دارم واسم اون یکی دفترچه گفت: مساله ای نیست منم با شوق وذوق نوشتم حالا رو بررسی هنگ کردم.گفتم یه حالی به مخم بدم(ریاضی حل کنم.مخم راه بیفته) دیدم شماره سوالها را ننوشتم (از بس که استرس...
بالا