نتایح جستجو

مرسي ممنون در مورد اكانت جدي حرف بسيار است ولي نكته ي مهم اينه كه تفاوتي بين ادبياتم در دو اكانت بوجود نميارم هرگز ;););) خوشحالم كه حداقل اين خشك بودن در مورد بعضي كاربران به طعنه و كنايه يا بهتر بگم شوخي تبديل ميشه:gol::gol::gol: ممنون از پاسخگويي

اخلاق خشك با اون جمله اي كه سميه خانوم در موردش سوال كردن خيلي متفاوته در مورد اون جمله(ادبيات خون ...)،اون حرفي كه خطاب به تمام كاربران در پروفايل آقاي سرمد حيدري گفتيد(اگه به همه اخطار ميدادين خيلي بهتر بود تا اونطوري حرف بزنيد ...)، و مهم تر از همه جوجو13 ...

هستم بابا فعلا اگه برم هم حتما هستم ديگه تو فيس بوك،مسنجر،ايميل،نو انديشان هرجا بري يه اثري از من پيدا مي كني هستم تا كارت روال عادي پيدا كنه و ديگه بخش ورزش اينجارو حسابي بتركوني

تا وقتي كه اون يكي اسم كاربريم اخراجش تموم نشده من باشگاه سر ميزنم اون باز شد يه سري كارا رو با اون انجام ميدم و ديگه نميام آبجي تا اون موقع هستم خدمتت همه جوره هم مشاوره بهت ميدم البته خودت ديگه آخرشي فردا صبح آزمون دارم بعد از آزمون نظرمو در مورد نحوه ي مديريت و كاراي مدير رو اونجا ميدم...

راستي اگه صلاح دونستي مي تونم تو پاسخگويي به سوالاي بچه هايي كه راجع به مديريت ورزش مي پرسن اونجا تا حدودي كمكت كنم خواستم جواب بدم ولي گفتم دخالت نكنم بهتره تازه تاپيكتو ديدم مي گفتي خب بهم

آره خب كمك مي گرفتن خوب ميشد البته من نيازي به كمك نداشتم:دي اعتماد به نفسو حال كردي حالا كجاشو ديدي من الان روحيه ام چند ساليه تو افته وگرنه ديگه مي تركوند اعتماد به نفسم دور از شوخي خيلي خوشحال شدم آبجي به درست برس به شيوه ي خودت بخون ولي خب خيلي ذهنتو درگيرش نكن تا به همون اندازه كه خوندي...

خب ديگه بعضيا اينطوري هستن ولي خداييش امتحانو جدي نگيري مشكلي پيش نمياد هميشه سخت ترين مسائل ساده ترين راه حل ها رو دارن من مطمئنم اگه اندازه ي خواهر خودم درس مي خوندم رتبه ي يك كنكور سراسري رو مياوردم مطمئنم

خب ديگه سبك ها فرق مي كنه سبك من اينطوريه از همون اول اينطوري بودم از دوران مدرسه درسا رو آخر مي خوندم مطمئنم اگه نصف درس رو بخونم از هر جايي سوال بياد اندازه همون نصفه مي نويسم و نمره اش رو ميگيرم ولي زياد خوندنم به آمد استرس وارد مي كنه خيلي

درسا رو ول كن عين من بذار شب آخر هنوز كه كلي مونده تا امتحانات فرجه استراحت كن فقط:دي

نه بابا اين چه حرفيه ميزني دري وري چيه خب من اخلاقم طوريه كه نمي تونم تحمل كنم كسي اينطور در موردم فكر كنه بچه ها بايد سر ايشون منت بذارن كه اينجا فعاليت مي كنن و اينجا رونق داره همه برن و ايشون تنها بمونه حالا هرچقد زحمت بكشه و هر چقد پر باشه چه فايده اي داره؟؟؟ كاربرا هستن كه اينجا رو مهم كردن...

واسه من اهميتي نداره اگه پستامو خونده باشي مي بيني كه چه چيزايي داره اتفاق ميوفته البوم عكسمم ببيني به نظرم جايي كه براي ادم ارزش قائل نيستن حضور توش الكيه

قربون تو برم من قربون همتون برم منم دوستتون دارم بد نيستم آبجي تو چطوري اوضاع خوبه؟؟؟

ممنون از پاسخگويي من جواب شما رو تو همون تاپيك مربوط ميدم كه باعث پراكندگي نشه http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/232021-یک-انتقاد-ساده-از-جناب-پیرجو!!!/page4 دوست عزيز بين رفتار مديريت با كاربر بايد يه فرقي باشه اينو قبول داريد؟؟؟ در ضمن اين مسئله رو هم بگم كه ايشون قبلا با اسم كاربري...

جاي بسي افتخار داره نظر مدير كل سايت در مورد كلي كاربر كه فقط مي خواستن بدونن چرا بي احترامي ميشه بهشون مگه نه؟؟؟

من آبجي؟؟؟مي بيني كه چه به روزم اومده اخراج شدم و كلا خيلي نميام هيچ دسترسي ديگه اي هم بهت نداشتم

قربون تو آبجي برم

سلام ای غروب غریبانه ی دل سلام ای طلوع سحرگاه رفتن سلام ای غم لحظه های جدایی خداحافظ ای شعر شب های روشن خداحافظ ای شعر شب های روشن خداحافظ ای قصه ی عاشقانه خداحافظ ای آبی روشن عشق خداحافظ ای عطر شعر شبانه خداحافظ ای همنشین همیشه خداحافظ ای داغ بر دل نشسته تو تنها نمی مانی ای مانده بی من تو را...

خودت خواستي ... خودت خواستي ... خودت خواستی که من مجبور باشم برم جایی که از تو دور باشم تو پای منو از قلبت بُریدی خودت خواستی که من اینجور باشم خودت خواستی که احساسم بشه سرد خودت خواستي نميشه كاري ام كرد می دیدم دارم از چشمات می افتم مدارا کردم و چیزی نگفتم برام بودنِ تو بازی نبود و به...

چرا وقتی که آدم تنها میشه غم و غصه اش قد یک دنیا میشه میره یک گوشه پنهون میشینه اونجا رو مثل یه زندون میبینه غم تنهایی اسیرت میکنه تا بخوای بجنبی پیرت میکنه وقتی که تنها میشم اشک تو چشام پر میزنه غم میاد یواش یواش خونه دل در میزنه یاد اون شب ها می افتم زیر مهتاب بهار توی جنگل لب چشمه می...

گه این قوزک پا یاری رفتن نداره لبای خشکیدم حرفی واسه گفتن نداره چشای همیشه گریون اخه شستن نداره تن سردم دیگه جایی برا خفتن نداره دیگه این قوزک پا یاری رفتن نداره لبای خشکیدم حرفی واسه گفتن نداره میخوام از دست تو از پنجره فریاد بکشم تب بی تو بودنو از لب سردت بچشم نطفه باز دیدنت رو توی سینم بکشم...