نتایح جستجو

صبر کن!!!!! برگرد........چمدانهایمان اشتباه شده...!!! دلم را به جای خاطراتت برده ای..

دل هایم برایت تنگ شده اند....آخر تو که نمیدانی...برای فراموش کردنت دو دل شده ام..

عــشــق فــقــط عــزیزم و دوســـتت دارم نــیــســــت ! عشق اینه که تو هر شرایطی باهاش باشی.... ♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

قلب کال من در فصل دست های تو می رسد فصلی برای تمام رویاها ، دستی برای تمام فصل ها

دلت را به هر کسی نسپار ، این روزها برخی ها از سپرده ات هم بهره میخواهند

امتداد فاصله از اعتبار عاطفه نمی کاهد ، همیشه هستی ، همین حوالی

همه ماهر شده اندیک نفر هزاران نفر را با هم دوست دارد !اما من …ناشیانهبه یک نفر دل میبندمهزاران بار

پــــلاککوچـــه ، حـــتــــی آدرسخانـــــه ام را عـــــوض کــرده امچه فایــــده ،یــــاد تــــــــــــــودر پــــرت تــــرین خیـــابـــان هایاین شـــهــــر هـــم مـــــرا به راحــتــیپـــیــــدا می کـــنـــد….

پازل دل یكی رو بهم زدن هنر نیست هر وقت با تیكه های شكسته دل یك نفر ، یك پازل جدید براش ساختی هنر كردی

یه “دوستت دارم”هایی هم هست …میدونی دروغه ها …ولی قلبت واسه باورش به عقلت التماس میکنه …!

من” به “تو” بستگی دارم … حال من را از خودت بپرس !

من تواوماحتی بین ضمایر هم او بین ما فاصله انداخته !

بعضی وقتها آدما یه کاری میکنن که دیگه نمیتونی دوستشون داشته باشی ، ولی عجیب دلت واسه زمانی که دوستشون داشتی تنگ میشه !

نمی دانم آلزایمر بودی یا عشق ! از روزی که مبتلایت شدم ، خود را از یاد بردم …

به دلم نشستی ولی دو زانو ! معذب نباش ، برو عقب قشنگ تکیه بده ، پاهاتم دراز کن ، این دل فقط جای توئه …

می دونی چیه ؟! عجیب دلتنگم . . . واسه وقتایی که عجیب دلتنگم می شدی . . . !

ساعت ها زیر دوش به کاشی های حموم خیره میشی . . . ! غذاتو سرد می خوری . . . صبونه رو شام ، ناهارو نصف شب ! لباسات دیگه به تنت نمیاد . . . همه رو قیچی می زنی ! ساعت ها به یه آهنگ تکراری گوش می کنی و هیچ وقت اونو حفظ نمیشی . . . ! این قدر علامت سوالای تو فکرتو میشمری . . . تا آخرش رو بالش خیست...

نشسته ام ، کجا ؟ کنار همان چاهی که تو برایم کندی ، عمق نامردی ات را اندازه می گیرم !

هر روز نبودنت را بر دیوار خط کشیدم ببین این دیوار لامروت دیگر جایی برای خط زدن ندارد خوش به حال تو که خودت را راحت کردی یک خط کشیدی تنها ، آن هم روی من

دیگر به همه چیز شکـــ کرده امـــ می گویند : آب نطلبیده ، مُـــــراد استـــ . هر چهــــ بالا پایین می کنمــــ ، نمیـــ فهممــــ اینـــ چشمانمــــ پس کـــِـــی مراد میگیرند ؟!