نتایح جستجو

روزی مردی که موهایی مشکی و ریشی سفید داشت وارد مجلسی شد که اتفاقا لرد کبیر (اطلاع قبلینا فدا!) در آن حضور داشت. از لرد کبیر درباره اختلاف رنگ میان ریش و موهای آن مرد سوال کردند. لرد کبیر جواب داد: سیاهی موی سر و سفیدی ریش او نشان می دهد که مغزش کمتر از چانه اش کار کرده است.

مرد شیادی خودش را به صورت آدمهای عابد و زاهد درآورده و نزد پژمان رفت و گفت؛ دیشب ادمین را در خواب دیدم که به من گفت برو به پژمان بگو کمتر اسپم بکن! پژمان دستور داد او را شلاق بزنند . مرد شیاد پرسید؛ چرا؟! پژمان گفت؛ برای این که دروغ می گویی...، اگر ادمین به خوابت آمده بود، میگفت به پژمان بگو...

آهان اوهون ایهین!! نمیدونستم چی جواب بدم!! میگما ... بچه مون فرشاد 206 سفید خیلی دوست داره [IMG]

سلام لطف میکنید اون داستان که یه جورایی دستکاری شده بود، اما مشغول نوشتن یک داستان هستم

جوجه و سوسیس کبابی کنار سد!! نه گشنم نیست!! من با خمیردندون پونه مسفاک میزنم که چشم رو نمیسوزه!!

چرا من رو یاد نوشین میندازی آخه؟؟ [IMG] من یک سرباز بی پناهم!! [IMG]

حاجی پژمان دیگه از دست رفت، تو پرچم رو بگیر بالا !!! [IMG]

درود بر شاهپرک چند روزی میشه برگشتم، اما اصلا در دسترس نیستم، خیلی دنیا داره خوش میگذره گویا بهم!! یه کم دیر رسیدم البته آخرين فعاليت: 44 دقيقه پيش

[IMG]

[IMG]

برا من نبود، مگه نه!!؟ [IMG]

[IMG]

سلام متخصص!! ببخشید همکار آقا من دیشب میس کالت رو دیدم اما نرسیدم بزنگم، حتما امروز تماس میگیرم چاکرتم

پژمان نامی در باشگاه مهندسان ثبت نام کرد و به تالار گفتگوی آزاد که همه کاربران سایت در آن بودند رفت، بر زمین نشست و بنا بر گریه گذاشت. سبب گریه اش را پرسیدند، گفت: من کاربری تازه وارد هستم و رشته ای ندارم، برای بدبختی خودم گریه میکنم اعضای سایت به او رشته مهندسی کشاورزی دادند!! (از اینجا بود که...

سلام بر مااااماااان خودم، میبینم که باز نکرده پیام گذاشتی اومده بودم چند تا حکایت بذارم، خیلی کار عقب افتاده دارم

چندی پیش H A M I D هیجان زده از مدرسه به خانه می آید و می گوید که سر صف اعلام کردند که هر کس که بهترین تحقیق راجع به زندگی عمه عطار بکند و تا پایان هفته به مدرسه بدهد جایزه تعلق می گیرد. همه خانواده به اصرار H A M I D به تکاپو افتادند تا راجع به عمه عطار تحقیق کنند اما دریغ از یک خط که در مورد...

پیرجو در سایت مدعی شد كه تا كنون هیچ كس نتوانسته است او را گول بزند. لرد (گولنا فدا!) هم كه در آنجا حضور داشت، به پیرجو گفت : گول زدن تو بسیار آسان است ولی به زحمتش نمی ارزد. پیرجو گفت : چون از عهده بر نمی آیی چنین می گویی. لرد گفت: افسوس كه اینك كار مهمی دارم، و گر نه به تو ثابت می كردم. پیرجو...

[IMG]

میتوانید از قرص و آمپول آموزش زبان استفاه کنید :w16: