کولر خاموش , پنکه هم خاموش, امروز هوا خنکه , در اتاق را باز کردم نسیم خنکی میوزه با تمام وجود ریه هامو از این هوای مطبوع پر میکنم , دوباره دلم گرفته , دوباره دلم هوای گریه کرده .
( صدای زنگ تلفن , و به دنبالش صدای مامان : گوشی رو بردار من دستم بند ! زود اشکامو پاک کردم , از اتاق بیرون رفتم...