نتایح جستجو

سلام عزیزم... گفتم در مصرف برق صرفه جویی کنم خاموشش کردم :دی

مرسییییییییییی خیلی خوشمل بود :)

میدونم که منو میبینی، اینو مطمئنم! اما صدام نمیکنی! دیگه غصه از این بالاتر؟ :( شایدم صدام میکنی، اما من اونقدر دور و بر خودمو شلوغ کردم که صداتو نمیشنوم... دیگه بغض از این سنگین تر؟ :cry: کمکم کن بفهمم ایراد کارم کجاست... کمکم کن! دلم بدجوری تب کرده، دیگه مسکنای موقتم براش جواب نمیده!

[IMG]

سرزمین خورشید که سرزمین شماست، خراسان :) مال ما پشت کوهه، پشت رشته کوهای زاگرس، بهش میگن عروس زاگرس :)

پس کسی مثل من که معرفتش محدوده فقط میتونه نوشته های محدودی داشته باشه فکر کنم خورشید داره یه خودی نشون میده! :)

اوهوم، خیلی حرفه! خب بله ولی باید به اندازه کافی از اون هدف معرفت کسب کرده باشی تا بتونی هر وقت بخوای بتونی بری تو حس و حالش... هوا اینجا گرمههههه خیلی اونجا؟

فدا مدا :) بیشتر حسی مینویسم، ولی دلم میخواد نوشته هام هدفدار باشن، جوری که کسی بخونه بتونه مفهوم مد نظرم رو درک کنه، که البته زیاد موفق نبودم... :)

میبینم که بعضیا تولدشونهههه! :)[IMG]

میبینم که بعضیا تولدشونهههه! :)

ازینا؟؟؟؟ :) [IMG]

شکر خدای مهربون... دل منم بارونی شده بود الانم رنگین کمونای بعد بارون :) یه بارون نم نم وقشنگ برات آرزو دارم حسابی حال دلت جا بیاد :gol: یه متن تو پیجم هست بیا بخون نظر و برداششتو بگو :)

سلام خانوم مهربون احوال شما؟ حال دل چطوره؟ :)

تشکرام تا وسطای پستات بیشتر راه نیومد، یه دنیا تشکر با یه عالم عشق تقدیم به دوس جونی خودم :* :* :* :heart:

تاپیکت خییییییییییییلی معرکه بود :heart::gol:

عب نداره آخه تو چشات لوچع، چپکی میبینیع... :D

یهنی عه تو هم زشدتره؟:دی نگرش دار برا خودد :/

مرسی :) نه بابا هر دو رو میخوام چیکار، من به نصف یکیشونم راضیم :دی منم همین طور :) :gol:

درد.... واژه عجیبی است! درد از اعضاى من است، هرگز جدا نمیشود مگر زمانی که مرگ فصل فصل وجودم را از هم بگسلد ثانیه به ثانیه، لحظه به لحظه پا به پای من بزرگ میشود! و هر لحظه ارزشمندتر...و هر لحظه قدرتمند تر... درد همان واژه ایست که هر لحظه ادراکم از او متفاوت است و مثل دانه ای در وجودم جوانه...

این چیه! چرا این شکلیه؟؟؟ :cry: