امروز تو دانشگاه برف ميومد! شانس آوردم با خودم لباس گرم برده بودم...ولي موضوع اين نيست...كلا برف...همين برف كوفتي....برفي عاشقش بودم... همون برفي كه اون روز تو ميدون ونك روش راه رفتيم...همون برفي كه داشتي روش ليز مي خوردي...همون برفي كه از گرماي شرم ِ مسخره من داشت زير پاهام آب مي شد...برفي كه...