نتایح جستجو

دلم برات تنگيده بود يه عالمه كجايي؟ جواب نميدي؟

سلااااااااااااااااااااااااااااااااام دوست جون خودم

مي دانم دوست داشتنت گناه بود مثل وسوسه سيب وگندم ببخش مرا، به ستاره ايكه راه شيري اش راگم كرده است وباران دير هنگام ابري كه خواب مانده بود

سفر آغاز هر چه دلتنگی و هجوم هرچه انتظارهای به سر نيامده . من در اينجا منتظرت ميمانم و روزی که باز گردی چشمانم را مرهم حرفهايت می گذارم

سلام سلام دوست جونم

خواهش ميكنم دوست عزيم. پروردگارا از عشق امروزمان چیزی برای فردایمان باقی بگذار.... به اندازه یک نگاه... به اندازه یک لبخند.... تا به یاد داشته باشیم که روزی عاشق هم بودیم

چرا رفتي پس ؟:cry:

تولدت مبارك دوست عزيزم. برات آزوي بهترينهارو دارم. و شادي بي پايان.

[IMG] [IMG]

[IMG]

تمام زبان های زنده ی دنیا را کم آورده ام تو به من بیاموز م ی خ و ا ه م ت را چگونه بنویسم؟

فاصله را تو يادم دادي وقتي با لبخند دور شدي از من عكاس بهتر از ما فاصله را مي فهميد تو در عكس نيستي فاصله يعني تو... هيچ وقت حسود نبودم ولي از ديدن شادي ات به خود مي پيچم هيچ وقت بدجنس نبودم ولي آرزو دارم يك روز خوش هم نبيني هيچ وقت بدگمان نبودم ولي مطمئنم تو هر ثانيه به من...

پشتم لرزید ، آن زمان که سرمای مرگ را احساس کردم گریه کردم که می دانم هیچ چشمی بر مرگ من نمی گرید کسی برای قبر من شیر سنگی نمی تراشد پس وصیت می کنم ، تمام نداشته هایم را تمام تنهایی هایم را تمام اشک هایم را و تمام آرزو های که ، تا ابد آرزو می مانند با یک سلام و یک خداحافظ ... آغاز...

دستهایم بی حس و نگاهم نگران می توانی تو بیا سر این قصه بگیر و بنویس این قلم؛ این کاغذ؛ اینهمه مورد خوب!!! راستش می دانی طاقت کاغذ من طاق شده... پیکر نازک تنها قلمم ؛زیر آوار غم و درد ببین خرد شده! می توانی تو بیا سر این قصه بگیر و بنویس... می توانی تو از این وحشی طوفان بنویس! من دگر خسته شدم...

ما دو تن مغرور هر دو از هم دور وای در من تاب دوری نیست ای خیالت خاطر من را نوازشبار بیش از این در من صبوری نیست بی تو من تنهای تنهایم من به دیدار تو می آیم

من اومدم.

سلام. گفتم لابد سرت يه جا گرم يا داري كل كل ميكني مزاحمت نشم. شما ميزاري ميري!

به چه عجب جواب دادي

سلام. مرسي براي انتخاب دوستي.:gol:

سلام . نيستي؟