نتایح جستجو

و این جهان پر از صدای پای مردمیست که همچنان که تو را میبوسند طناب دار تو را میبافند..........(فروغ فرخزاد)

لبخند بهانه ایست برای شاد بودن زندگی.................... لحظاتت سرشار از این بهانه................

شما لطف دارید...................... متنها رو قشنگ میخونید

خداوندا تو میدانی که انسان بودن و ماندن در این دنیا چه دشوار است.............چه رنجی میکشد انکس که انسان است و از احساس سرشار است................

دوستی مثل اسناد تاریخ میماند گذشت زمان انرا با ارزش میسازد...............(گوته)

من اگر پاییزم و درختان امیدم همه بی برگ شدند تو بهاری و به اندازه باران خدا زیبایی..................

سلام خوبید خیلی ممنون از گل قشنگی که فرستادید........

در کودکی از خدا خواستم که به من یک دوچرخه بدهد ولی نداد دیدم اینطوری فایده ای ندارد رفتم یک دوچرخه دزدیدم و از خدا خواستم که خدایا مرا ببخش.... نمیدانم چرا در این سر دنیا که ما عرق میریزیم وضعمان اینست ولی در ان سر دنیا که انها عرق میخورند وضعشان انست........ نمیدانم مشکل در نوع عرق ریختن است یا...

بیچاره سنگی که از دست کودک به سوی پرنده پرتاب میشود مانده دل کودک را بشکند یا بال پرنده را............

بیچاره سنگی که از دست کودک به سوی پرنده پرتاب میشود مانده دل کودک را بشکند یا بال پرنده را.........................................

دوست مثل اسناد تاریخ میمونه گذشت زمان اونو با ارزش تر میکنه

بیچاره سنگی که از دست کودک به سوی پرنده پرتاب میشود مانده دل کودک را بشکند یا بال پرنده را......................

منم از اشنایی با شما خیلی خوشحال شدم..... امیدوارم از متنه خوشت بیاد

سلام وقت بخیر ببخشید مزاحمتون شدم اگه با متن ادبی حال نمیکنی برات ننویسم

در خیابان با کفشهایت راه بروی و به یاد خدا باشی بهتر از انست که در مسجد در سر نماز به یاد کفشهایت باشی.................. مرحوم دکتر علی شریعتی

سلام خوبی.... منظوری نداشتم ....یه دفعه بد برداشت نکنی

دوستی مثل اسناد تاریخ است گذشت زمان ان را ارزشمند میسازد........(گوته)

در خیابان با کفشهایت راه بروی و به یاد خدا باشی بهتر از انست که در مسجد در سر نماز به یاد کفشهایت باشی......................مرحوم دکتر علی شریعتی

بیچاره سنگی که از دست کودک به سوی پرنده پرتاب میشود مانده دل کودک را بشکند یا بال پرنده را

من از روییدن خار بر سر دیوار دانستم.......... که ناکس کس نمیگردد بدین بالا نشینی ها