نتایح جستجو

  1. بابك طراوت

    چاكر داداش ... صبح بخير و خوشي .... دلم واسه كافر تنگ شده ... سايت بيمزه شده!:gol:

    چاكر داداش ... صبح بخير و خوشي .... دلم واسه كافر تنگ شده ... سايت بيمزه شده!:gol:
  2. بابك طراوت

    [IMG]

    [IMG]
  3. بابك طراوت

    [IMG]

    [IMG]
  4. بابك طراوت

    ممنون ... قابل شما رو نداره ...

    ممنون ... قابل شما رو نداره ...
  5. بابك طراوت

    [IMG]

    [IMG]
  6. بابك طراوت

    سلام عزيزم...:gol: خواهش ميكنم ... خوشحالم كه مورد توجه قرار گرفت... و ممنون از لطفتون... همه اش...

    سلام عزيزم...:gol: خواهش ميكنم ... خوشحالم كه مورد توجه قرار گرفت... و ممنون از لطفتون... همه اش تقديم به شماست ... بهترين:redface::gol:
  7. بابك طراوت

    خاطرات کودکي (+ عکس)

    انشاء پنجم دبستان انشاء پنجم دبستان فردا بايد يه انشاء با مضامين اجتماعي ببرم مدرسه ... من بچه سوم خانواده بودم و دو تا خواهر بزرگتر از خودم داشتم... خواهر اوليم كه تازه ديپلم گرفته بود و براي پرستاري ميخواند، تو درسهام كمكم ميكرد: به اين ترتيب كه دفاترم را برام با كشيدن نقاشي هاي جورواجور،...
  8. بابك طراوت

    خاطرات کودکي (+ عکس)

    كلاس علوم سوم راهنمايي(قسمت دوم) كلاس علوم سوم راهنمايي(قسمت دوم) پس از آن استقبال شايان از بچه هاي كلاس، نوبت به حل تمرينات رسيد... قبلش گفت كه بايد تو امتحال عين جوابي كه من گفته ام را بنويسيد وگرنه هيچ نمره اي نميدم... بعد از اينكه چند جلسه از كلاسش برگزار شد، من يواش يواش شدم تنها كسي كه...
  9. بابك طراوت

    خاطرات کودکي (+ عکس)

    كلاس علوم سوم راهنمايي(قسمت اول) كلاس علوم سوم راهنمايي(قسمت اول) دبير علوم ما (آقاي مدني) مثل يكي از ناظمهامون (آقاي كميلي) چاق با دستهاي كتابي و كلفت بود. ..... يه روز اول كلاس براي اولين بار گفت كه دفترها را بگذاريد روي ميز ميخوام تكاليفتون رو ببينم... از رديف اول شروع كرد و من ديدم كه...
  10. بابك طراوت

    [IMG]

    [IMG]
  11. بابك طراوت

    [IMG]

    [IMG]
  12. بابك طراوت

    [IMG]

    [IMG]
  13. بابك طراوت

    [IMG]

    [IMG]
  14. بابك طراوت

    من عذرخواهي ميكنم چون بشدت بيمارم .. سينوزيت با ترشحات بسيار بالا... فعلا آمپولها و كپسولهاي...

    من عذرخواهي ميكنم چون بشدت بيمارم .. سينوزيت با ترشحات بسيار بالا... فعلا آمپولها و كپسولهاي آموكسي كلاو چندان تاثيري نداشته ....
  15. بابك طراوت

    آره يادش بخير ... همه جور آوازي بلد بود... ترانه هاي شجريان را بهتر از اون با صداي نازك مخمليش...

    آره يادش بخير ... همه جور آوازي بلد بود... ترانه هاي شجريان را بهتر از اون با صداي نازك مخمليش ميخوند و همه رو مات و محبوت ميكرد ... نوحه ميخوند .... حيف شد...
  16. بابك طراوت

    خيلي لطف فرموديد ... ممنونم... يه عكس منحصر بفرد هستش .. خيلي خوش سليقه ايد:gol: چند روزه بشدت...

    خيلي لطف فرموديد ... ممنونم... يه عكس منحصر بفرد هستش .. خيلي خوش سليقه ايد:gol: چند روزه بشدت سينوزيت شده ام و آمپولها و كپسولهاي آموكسي كلاو هم تا الان تاثيري نداشته ... موفق باشيد:gol:
  17. بابك طراوت

    خاطرات کودکي (+ عکس)

    شيشه هاي مشبك بزرگ شيشه هاي مشبك بزرگ من شش ساله بودم خونمون توي نيروي هوايي تهران(پيروزي) بود. سبك خونه هاي دو طبقه اونجا اينطوري بود كه اتاقهاي هر طبقه، توسط درب شيشه اي با شيشه هاي مشبك بزرگ از هم جدا ميشد. يادمه با خواهرم كه 4 سال از من بزرگتر بود، دعوام شده بود براي اينكه بتونم هلش بدم،...
  18. بابك طراوت

    خاطرات کودکي (+ عکس)

    بلبل كوچولوي مدرسه ما ... بلبل كوچولوي مدرسه ما ... توي تمام مراسم ها مي اومد جلوي صف و روي سكو بدون اينكه موزيكي وجود داشته باشه ... با صداي بسيار زيباش مي خواند... چه چه ميزد و از بس نفس داشت كه صداش را تا مدت طولاني مي كشوند... شنيديم كه رفته جبهه تا واسه رزمنده ها يه دهن بخونه ... گفتم...
  19. بابك طراوت

    خاطرات کودکي (+ عکس)

    آرزوهاي بزرگ يك پسر بچه .... آرزوهاي بزرگ يك پسر بچه .... آرزو داشتم لباسهام اينقدر ساده نبود... آرزو داشتم يك بار هم شده شلوار لي بپوشم ... ميدونم حتما به من ميومد... آخه باز اين شلوار سايز بالا چي بود خريدي؟! چند سال بايد صبر كنم تا اندازه ام بشه؟ ولي با خوشحالي ميگفتم خيلي قشنگه ممنون بابا...
  20. بابك طراوت

    خاطرات کودکي (+ عکس)

    دوستي با دو نام خانوادگي دوستي با دو نام خانوادگي كلاس دوم راهنمايي رو به اتمام بود... دبير رياضي ما به علت اينكه جانش از شيطنت هاي بچه هاي كلاس به لب رسيده بود، از وسطهاي سال تحصيلي، ديگه درس نداد و فقط حل تمرينات را روي تخته مي نوشت و براش مهم نبود كه كسي فهميد يا نه ... امتحانات خرداد از...
بالا