نتایح جستجو

متن اصلي: طلب خدا آنگاه سرافزون! آن خدايي كه اين آسمان آفريد، كه درو وهم و عقل گم ميشود، كه يك ستاره را ادراك نتوانستند كردن، نه حكماشان، نه منجمان، نه طبايعياشان، هر چه گفتند، آن نيست آن ستاره. اكنون آن عالمي كه اين از آن پيدا آمد چگونه عالمي باشد؟ كرمكي كه بر سرگين مي جنبد، خواهد كه اين خدا را...

[IMG]

ما در ره عشق تو اسيران بلائيم کس نيست چنين عاشق بيچاره که مائيم برما نظري کن که درين شهر غريبيم برما کرمي کن که دراين شهر گدائيم زهدي نه،که در کنج خرابات ،نشينيم وجدي نه ، که بر گرد خرابات برآئيم حلاج وشانيم، که از دار نترسيم مجنون صفتانيم ،که در عشق خدائيم ترسيدن ما چون که هم از...

ساقي بده پيمانه اي ،زان مي که بي خويشم کند برحسن شورانگيز تو ،عا شق تراز پيشم کند زان مي که در شبهاي غم ،بارد فروغ صبحدم غافل کند از بيش و کم ،فارغ ز تشويشم کند نور سحر گاهي دهد ، فيضي که مي خواهي دهد بامسکنت، شاهي دهد،سلطان درويشم کند سوزد مرا،سازد مرا ،در آتش اندازد مرا وز من رها سازد...

متن اصلي: وزير گفت: اين گوهر را چگونه بشكنم؟ شاه گفت: راست مي گوئي، چون شكني؟ بوسه اي بر چشمش داد. اكنون به اين حركت بوسه عاقلي مي جويد. به اين امتحان عاقلي مي جويد. مبلغي دلداريها كرد. شاه محمود گوهر را داد به حاجب، و حاجب مقلد وزير است، خاصه كه قبله و تحسين شاه ببيند در حق وزير، ميگويد حاجب...

نميگم بمون ... فقط ميگم مسائل را بيشتر تحليل كن ... فعاليت كردن يا نكردن توي اين سايت خيلي مهم نيست ... اين سايت را از نقطه نظر تبادل افكار و تجربيات و اطلاعات برانداز كن ... كه ميتونه بار علمي ما را افزايش بده .. حالا مدير و ادمين و ... هر كي ميخواد باشه و هر طور ميخوان تصميم بگيرند .. در هر...

خواهش ميكنم ... همچنين آرزومندم براي شما كاميابي و موفقيت ....:gol: [IMG]

خواهش ميكنم ... همچنين آرزومندم براي شما كاميابي و موفقيت ....:gol:

سلام گلاب جان ... وقتي با دقت جملات فوق را خواندم، متوجه شدم: اين نوشتار، احساس شماست در قبال پيشامدهايي كه در اين سايت براي شما رخ نمود... و چقدر زيبا احساس خود را بيان كرده ايد:gol:

ممنون از توجهتون دوست عزيز .... بعلت گرفتاريهاي شخصي و بيماري طولاني مدت، نتوانسته ام مطالبم را ادامه دهم .... ان شاء ا... بزودي ادامه خواهم داد...:gol::redface:

[IMG]

ديگه بيمزه شده ... اينطور نيست؟:redface:

خواهش ميكنم ... عنوان كوي دوست براي من كه به عرفان علاقمندم ...خيلي مفهوم داره ... كاش دوستان قدر اين تاپيك را بدونن ....

كوي دوست .... خيلي پرمعناست ... ممنون از تاپيك پرمغز و زيبايي كه ايجاد كرديد... شب خوشي داشته باشيد ... :gol:

ای دل به کوی عشق گذاری نمی‌کنی اسباب جمع داری و کاری نمی‌کنی چوگان حکم در کف و گویی نمی‌زنی باز ظفر به دست و شکاری نمی‌کنی این خون که موج می‌زند اندر جگر تو را در کار رنگ و بوی نگاری نمی‌کنی مشکین‌ازآن‌نشد دم خلقت که چون صبا بر خاک کوی دوست گذاری نمی‌کنی ترسم کز این چمن نبری آستین گل کز...

روزگاری شد که در ميخانه خدمت می‌کنم در لباس فقر کار اهل دولت می‌کنم تا کی اندر دام وصل آرم تذروی خوش خرام در کمينم و انتظار وقت فرصت می‌کنم واعظ ما بوی حق نشنيد بشنو کاين سخن در حضورش نيز می‌گويم نه غيبت می‌کنم با صبا افتان و خيزان می‌روم تا کوی دوست و از رفيقان ره استمداد همت می‌کنم...