نتایح جستجو

فاطي تو كه ميدوني من هم كوزتم هم عمه كلوئه! هم بلدم بند بندازم! يعني آرايشگاه رايگان با تخفيف 100 در 100! وكيلمي;)

داداش داره ولي داداشش صاحاب داره:biggrin: هيوا جون جوون خوب زياد داري؟ پس چرا كچلي دكتر جون؟

فاطي من متاسفم ولي مجبور شدم برا از ميدون بدر كردن رقيب عشقي دروغ بگم:(

تو در فراق خودتم نمي گريي چه برسه به آن عزيز از دست رفته:biggrin: فاطي يه اعترافي بكنم؟ هيوا اصلا داداش نداره:دي

فاطي من بگمااااااااااااا! داداش اين وعده ي سر خرمنه! غربتش كجا بود بابا! تو همين مرزو بومه! مگر نه اين است كه همه جاي ايران سراي من است:دي

مگه آبجي من بچه شو سقط نكرد؟ خو اگه سقط نشده بود الآن نوه مون بغلم بود خو:(اي روزگار بد كردار:cry:

اصلا فاطي من تو رو به قاب سيمي نميدم! قاب سيمي يه همكاري داره به اسم غولومي! مهندس عمرانه!يه كم كچله ولي مهربون و آدم حسابي! آيا وكيلم؟

ولش كن فاطي اين هيوا از اين وعده هاي سر خرمن زياد ميده! به آبجي من گفته بود واسه داداشش مي گيرتش آبجي م ازدواج كرد و بچه دار هم شد ولي اينا هنوز قدمي به سمت منزل ما برنداشتن! قاب سيمي بهتر از هيچ چيه هااااااااااااا!

كاروانسرا نبود مهندس جان كشتارگاه بود:دي فاطي پسر خوبيه هيچ چي تو دلش نيست! دلتو ميشكنه در حد لاليگا بعد مياد معذرت خواهي ميكنه در حد المپيك:biggrin:

هيوا من زنداداشمو ميارم ببينيش! انقده نازه! عروسكه عروسك;)

فاطي گليرسن قاب سيميه؟ ريش داره در حد لاليگا:biggrin: آيا وكيلم؟

هول نشو هيوا جون داداش كوچيكم آق مهدي زني داره به اسم پري خانوم:biggrin: اگه بخاين يكي از شما دوتا رو به عقد دائم مهندس قاب سيمي در ميارمااااااااااااااااا:biggrin:

قاب سيمي به دلت نشست! چند بارم به دل من نشسته ولي بعد يكي دو ساعت بالا آوردمش:biggrin: هيوا اصلا سني قويمارام موسسه ده ايشليه سن! آروادلي لري اولنديريسن؟:mad:

فاميل اولاردوخ اما داداشيمين بير عروسكي خانيمسي وار:biggrin:گينه اولوسان فاطي؟ هيوا قورخودوردوم كي بيردن مكنيم داداشيما جك جورله ميه سن!:cool:

گفتي جلسه يادم افتاد! قراره از اون جلسه ها يكي تو الغدير برگزار بشه با حضور فعال قاب سيمي و شما:دي

فاطي من جريانو برات تعريف ميكنم! روزي روزگاري در الغدير مردي ريشو و داراي بيماري مهلك ساديسم زندگي ميكرد و رئيس دفتر بود! اين مرد(البته مجرد) متولد 65 بود و مريض به تمام معنا! اسمشو من قاب سيمي گذاشته بودم كه داريم در موردش اختلاط مي كنيم:دي

والا فاطي بو هيوا منيم دده مي يانديرماسين منيم اونينله ايشيم يوخ! باخ! ايستير داداشيما جوك جورليه!

به به! پس چشمت به جمال قاب سيمي روشن شده:دي قراره واسه ش زن بگيرم! آيا وكيلم؟:biggrin:

نه بابا فاطي من هنوز غرفه هاشو نديدم قراره فردا نظارت كنم:دي راستي هيوا امروز داداشم اونجا بود ديديش؟ مبلمان آورده بود! واسه ش طنز درست كني روزنامه ت مي كنم:دي

ياخجي گلدوخ! ديرم قاب سيمي ني گؤردؤن بؤيؤن يا يوخ؟