سلام خداجونم...اینجا یه جوری شده...عموم نیست انگار یتیم شدم....تو لاک خودم فرو رفتمو هیچکسو جز تو ندارم...
این آخرین حرفامه تو سال 88...امسال شاید سخت ترین سال زندگیم بود...هر روز یه اتفاق بد...هرروزش برام سخت بود ...جوری که فکر می کردم هرگز به فرداش نمی رسم...اما فردا که میومد به سختی عادت کرده...