گاهي در اوج عصبانيت، در اوج وقتي كه مغزم جرقه مي زند يك چيزهايي به اطرافيانم حواله مي كنم! و صداي شكستن مي آيد... صداي شكستني كه هيچ وقت نبايد بشكند!
اما...اما...بالاخره بايد گفت، مگرنه؟ بايد تخليه كرد! حقيقت را تا ابد نمي توان در قبرستان ذهن دفن كرد! مي شود؟ ولي... نمي دانم ارزش آن صداي شكستن...