نتایح جستجو

http://www.mahak-charity.org/taghvimkart.php نمونه طرح کارت تبریک نمونه طرح تقویم رومیزی نمونه طرح تقویم دیواری http://www.mahak-charity.org/taghvimkart.php با آرزوی سلامتی برای این بچه های معصوم و همه دوستان عزیز

اینجا تالار گفتگویه آزاده .معنیش اینه که هرکی هرچی گذاشت بذاره کسی خواست بیاد توش شرکت کنه نخواست نیاد . دوستمون جک گذاشته دستش درد نکنه .یعنی چی تاپیکو بالا آوردم دیگران نظر بدن؟ با اینکه ofakur عزیز واست خیلی احترام فایلم اما من نظرم اینه که کارت زشتو دور از حسن نیته. درسته تالار زنگ تفریح...

مهمتر از جواب رد و قبول شنیدن بنظر من اون حقیه که باید بین زن ومرد تقسیم بشه حتی یه پیرزنه 80ساله حق داره نسبت به یه پسر 25ساله احساساتشو ابراز کنه.

حق انتخاب زن و مرد نداره بهمین دلیلم این تاپیکو گذاشتم ما باید به سمتی حرکت کنیم که مرد و زن برابر بشن و فقط ارزشهای واقعی یک انسان بینشون فرق بذاره من درمیرم؟! توکه خودت میدونی همش دنیالتم تو باشگاه تو درمیری! از پسره واست جواب گرفتم میگه قبوله! مطمئنی نزدی؟:que::weirdsmiley: نه بابا...

آخه بنده کلا بندو پیش جنابعالی وا دادم ولی خبری ازت نشد راستی دیروزتم مبارک.

کجایی؟ احوال نمیپرسی؟ نکنه از نو قهری؟ به! مثله اینکه این پایینیه تورو بامن اشتباه گرفته

کجایی؟ احوال نمیپرسی؟ نکنه از نو قهری؟

آخه من همدان درس میخونم اونجا دوستانی دارم که دستشون تو کاره اگه خدا بخواد فعلا با شکت تاسیسات تهویه مطبوع شروع میکنیم.ممنون از لطفت تو مشغول چکاری هستی؟ درس تموم نشد؟

ما دیگه چشمامون سو نداره عزیز بهرحال ممنونم میدونی که کجا پیدام کنی سرمیدون نشستم

آخه همشون دستشون یه جا بنده فقط منم که بیکار هر روز سر میدون باشگاه میشینم دید میزنم

سلام پیرجو جان تولد سه سالگیه باشگاهو بهت تبریک میگم سه سال مثله برق گذشت نمیدونم کیا از اول موندن من کسیو الان نمیبینم ولی یه گوشه چشمی به پیر پاتالایه باشگاه بکن انگیزه فعالیتمون از بین نره و بمونیم

والله من چنبار پیغام فرستادم. منم مشغول درس و پروژم کمترم سنندجم . اگرم خدا بخواد دنبال زدن یه شرکت تو همدانیم. بهرحال منتظر احوالپرسیایه شما هستیم همچنان

اون اولینو آخرین باری بود که باهاشون حرف زدم دوست عزیز.من به خواست خودم وارد میدون نشده بودم ولی بهرحال هنوزم عذابش بامنه که طرف مقابل اذیت شده

من با اون خانوما هیچ آشنایی قبلی نداشتم حتی اسمشون رو هم نمی دونستم. ولی مساله سر اینه که من در خودم ببینم که بتونم جواب محبت یه نفرو درست و درخور اون فرد بدم. ولی در اون لحظه احساس کردم شرایط ما جوریه که نمیشه خوشبخت شد . نمیشد که به یه دوستیه سرسریم قناعت کرد چون توهین مستقیم به خواسته ی اون...

چون نمیتونستم خوشبختش کنم

نه متاسفانه

دوست عزیز ممنون از روش خوبی که یادم دادی مینا کی وقت داری بیام بدزدمت؟:cool:

برمنکرش ... بشمار

بزن. ولی چوب خطت پر شده دیگه ازین به بعد بین ما فقط تیزی حکم میکنه

سلام حاجی آیدی ندارم امری داری بگو کجایی؟احوال نمیپرسی