اصلا به من چه ؟
من نمیدونم باهاس منم دعوت میکردین یا تو یا فرزانه .... تازه امید که منو میشناخت ....
فکر کردی میشینم تا تو بیای منو نابود کنی؟
عمرا ... ه همین خیال باش.... میزنم شل و پلت میکنم ... هاها ها ..هنوز منو نشناختی
خب چیه مگه .... اصلا دوست دارم بزنمت ..حرفی داری؟
فامیل که نه ... دوستمه .... یه مدت همخونه ای بودیم .... تازه ... همین الان اومده پیشم ...
تازه دیدم که تو اد لیستته
هیچی...
مشغولم ...
آخره ساله و کلی کار داریم ... تازه ...هفته ی دوم عید هم باید بیام شرکت ..... :(
البته خوبه ... چون مجبور نیستم برم مهمونی .....
بهتری؟
باباجونم .....؟؟
مواظب خودت باش ..باشه ...
فردا میام...
یهویی پا نشی بری با اون دختره که امروز باهم دعوامون شد حرف بزنیا ..گفته باشم ...
مواظب دنی و بهار هم باش