نتایح جستجو

سلام به تموم دوستان این یه دونه کلیپه برگرفته از سایت امید 20 دیدم خالی از لطف نیست شما هم ببینید. البته به عزیزان ترکی جسارت نشه ولی آقایون ترک هستن اینم لینکش http://omid20-3.com/895/25/turky-game.zip

مفید و واقعا متفاوت... مر30

چرا دارین واقعیتهای خانوما رو به آقایون ربط میدین .... شما خانوما این چیزارو که مربوط به خودتون هست رو نمی تونین انکار بکنین.... :w15::w15: :w15::w15: :w15::w15: :w15::w15: :w15::w15:

پس اگه بخوای حساب کنی هیچکس روزه نیست و همه فقط دارن تشنگی و گشنگیشو تحمل میکنن.....

ممکنه که تواین تاپیکها نباشه و لی متن انشا قدیمیه.........

چقدر سخت بود!!!!!!!!!!!!!!!!!

:w15::w15::w15::w15::w15::w15: :w15::w15::w15::w15::w15::w15:

اينم خوش يه نوع جديد در نمره گرفتن از استاد بود. در كل جالب بود

سلام به تمام دوستان همین اول بگم در مورد منبع این خبر چیزی ندارم چون اینو از تو ایمیلم آوردم فقط می تونم اینجا بزارم تا بقیه دوستان بخونن و نظرشون و اعلام کنن . بر اساس طرحی که از سوی این وزارتخانه ارائه شده به زودی فعالیت ستاد مبارزه با پارتی بازی از طریق نظارت عمومی و برخی از...

بچه ها طفلکی این دخترها چقدر ........ ( میتونین هر کلمه ای استفاده بکنین ) هستند. به نظر من هیچکدوم. (ستاد اسکی روی اعصاب دخترها) :w15::w15::w15::w15::w15::w15::w15::w15::w15:

اصر خسرو قبادیانی بسوی باختر ایران روان بود. شبی میهمان شبانی شد در روستای کوچکی در نزدیکی سنندج. نیمه‌های شب صدای فریاد و ناله شنید. برخاست و از خانه بیرون آمد. صدای فریاد و ناله‌های دلخراش و سوزناک از بالای کوه به گوش می‌رسید. مبهوت فریادها و ناله‌ها بود که شبان دست بر شانه‌اش گذاشت و گفت...

تو که گذاشتی جوابهاشم بزار

جالب و آموزنده.....

خداییش این یکی رو فکر کنم یه 2سالی هست که خوندم

قدی....

جريان چيه كه هدايتي تو اخبار ميگه من از اخراجش بيخبرم و با اخراج علي مخالف . بعد همه جا گفتن كه اخراج شده . كسي خبر بهتري نداره ببينيم چي بوده ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

اين يك واقعيت غير قابل انكاره. ولي خوب تكر....

فكر كنم اطراف هيروشيما گوسفند ميچرونده كه فرار کرده يا هم كه عزرائيل سرش شلوغ بوده حواسش به اين نبوده.

تازه كار كه نيستين كه اينجور تاپيكي مي زنين مي دونين كه اين مساله برميگرده به دهه 70 يا قبل از اون....

یه خورده برمیگرده به اوایل دهه 70 حکایت همون بنده خدایه میره کتابفروشی میگه آقا کارت فقط تودر قلب منی داری . طرف میگه آره . میگه پس بی زحمت 16تا بده