بچه ها امشب یه خوابی دیدم.... خواب دیدم که کل بچه های معماری توی یه جنگل جمع شده بودند و قدم میزدند... یه هو یه ندایی اومد گفت (همگی واسسییین) ما هم همه واسسادیم... بعد گفت اونایی که اسکیس شرکت نکردند برن.... آقا نصف مردم رفتند... بعد گفتش... اونایی که 1:100 کار کردن برن میوه بچینن... ماهم که از...