نتایح جستجو

عرض ارادت!:D ارزوی عافیت!:D:D:gol:

خوب بابا تو که میگی با این تاپیک کابوس میینی! خوب من چیکار کنم! نظرات خودت رو میبینی تنت میلرزه یا حرفهای منو میبنی؟ هنوز همون عقاید و داری؟ هان؟:surprised: باشه عیبی نداره! یه وقت بیا باز هم با هم بریم دعوا!:D

هیییی! [IMG]

به هر حال دلم پرمیکشه بیام! ولی حیف نشد که بشه. امیدوارم بهتون خوش بگذره. یک بار توی شهر قرار بگذاریم که برسم بیام.

چیطور؟:surprised::D چیکارد دارم؟:D

نه در واقع! اولاً اجناس متفاوتی رو ارائه میکنند! دوماً این افراد هم به شغل و درامد نیاز دارند! محیط زنانه مترو برای این افراد امنتره! اخیراً یک گزارش اجتماعی در انی مورد خوندم که نشون میده مردم بیشتر از این افراد استقبال میکنند تا اینکه ردشون کنند! ببینید قانون مال مملکتی هست که همه چیزش...

اتفاقاً یک بار قسمت مردونه چیز جالبی خریدم! یک جور چراغ مطالعه قابل حمل کوچکتر از یک موبایل که میشد روی کتاب نصبش کرد! برای ما دائم المسافرت ها خیلی مناسبه! ولی خوب بخشیدمش! به دو نفری که دوستشان میداشتم. دنبالشم دوباره بجورمش!

مال همون ولایتیم! نمیدونستی؟:surprised: این کلمه ای بود که اولین بار وقتی استادمون تاکید کرد مال اصفهانی هاست فهمیدم اختصاصیه!:D متلک و نفرین خوبی هم هست ! میگن بُپُکی!:)

:D فکر نمیکردم جالب باشه! پشیمون شده بودم! روحیه دادید مارا!

متاسفانه دارن سواری میگیرن و پیاده نمیشن! حلقمان از سکوت ترکید! (همون پکید) البته حق داری! مخصوصاً اولش! البته بگم که مامورهایی رو دیدم که این ادمها ور زیر سیبیلی رد میکنند و گاهی باهاشون همدردی هم میکنند! (تجربه شخصی :cool:)

یعنی این قدر توپ بود؟!:surprised: دست کم گرفته بودمش! مرسی امیدوارم کردی!:D من در حال ذوق! :heart:

این مطلبو نمیخواستم بزنم! چون دیدم فقط منحصر میشه به بچه های تهرانی! ولی امروز اتفاقی افتاد که نظرمو عوض کردم! زنان مترو! زنان مترو زنانی هستند که با حضور در واگنهای مخصوص بانوان به فروش وسایل و کالاهای مختلفی مثل لباس، خوراکی، وسایل بهداشتی و نظافتی، لوازم ارایشی و تزیینی و ... میپردازند...

نه وجدانی اون پنج شیش تا تاپیک مهم شده مگه برای جمع کردن داستان های اموزنده و یا طنز توی یک تاپیک نیست؟ دم عیدی خونه تکونی نمیکنید؟ اینجا از خونه ما هم شلوغ تره!

من دقیقاً همین شنبه دچار همین بختک شدم! اولش تو خواب دیدم یه جانور انسان نما توی خونه است! تو همون خواب به خودم گفتم (با عرض معذرت) احمق! خطای دیده! بعد برگشتم بخوابم! بعد با اون موجوده شروع کردم به کشتی گرفتن! بعد خسته شدم تصمیم گرفتم بیدار شم و از خواب پریدم! خیلی دردم اومده بود (توی خواب)...

پس تاپیک من چی که حذف شد؟ هان؟ هیچی هم نداشت! نقل خاطره بود از دبیرمون و چند تا سوال فلسفی!!! انقده نقشه داشتم براش!:cry:

حکایت همون نظر سنجی بود که توی نت پخش شده بود نمیتونستی روی گزینه میر حسین کلیک کنی و از زیر موس فرار میکرد! بعد هم از انتخاب گزینه محمود تشکر میکرد!

عیبی نداره! حالا میتونه به گذشته ها بخندی و احساس کنی خوشحالی که تغییر کردی!:D می تونی با افتخار سرتو بگیری بالا بگی من متعصب نیستم و عوض شدم! هان؟:surprised: همینه که ازت خوشم میاد!;)

ممنون علیرضا جان. این پنجشنبه باید ساعت 7 صبح از خونه برم بیرون اگه خوش شانس باشم شب برگردم خونه و به همه کارهام هم برسم! مقدار زیادی کار اداری دارم و خرید های گنده و یک ملاقات و ...! ولی دلم اونجاست! خیلی دوست داشتم بچه ها رو ببینم. حیف! سلام ویژه من رو به همه برسون اگر رفتی.

من در حیرتم از گزینه های نظر سنجی! یا موافقی یا تکلیفت معلوم نیست! حق مخالفت هم نداری! بعد با همین امار گیری میکنه میگه خوب همه با من موافقند یا ممتنع اند! الحمد الله مخالف هم نداریم! چرا؟؟؟

همونکه پروین اعتصامی میگه: کجا با دزد بیرونی در افتیم چو دزد خانه را بالا نشاندیم :cool: