نتایح جستجو

  1. succulent

    نامه عاشقانه من

    “پدر” لطف خدا بر آدميزاد”.پدر” كانون مهروعشق و امداد”.پدر” مشگل گشاي خانواده.”پدر” يك قهرمان فوق العاده.”پدر” سرخ ميكند صورت به سيلي.رخ فرزند نگرددزردو نيلي”.پدر” لطف خدا روي زمين است.هميشه لايق صد آفرين است.خوشا آنان “پدر” در خانه دارند.درون خانه يك پروانه دارند روز پدر مبارک بیایید در این...
  2. succulent

    دوست داشتن به تعــــداد دفعات گفـــــتن نیست ! حسی است که باید بــــــی کلام هم لمــــــس شود...

    دوست داشتن به تعــــداد دفعات گفـــــتن نیست ! حسی است که باید بــــــی کلام هم لمــــــس شود [IMG] درود بر نغمه عزیز و دوست داشتنی
  3. succulent

    قفسم را مشکن تو مکن آزادم گر رهایم سازی به خدا خواهم مرد من به زنجیر تو عادت دارم...

    قفسم را مشکن تو مکن آزادم گر رهایم سازی به خدا خواهم مرد من به زنجیر تو عادت دارم بارها در پی این فکر که در قلب توأم با تو احساس سعادت کردم به خدا خوش بختم... [IMG]
  4. succulent

    نامه عاشقانه من

    قفسم را مشکن تو مکن آزادم گر رهایم سازی به خدا خواهم مرد من به زنجیر تو عادت دارم بارها در پی این فکر که در قلب توأم با تو احساس سعادت کردم به خدا خوش بختم...
  5. succulent

    نامه عاشقانه من

    باور نكن تنهايي ات را من در تو پنهانم،تو در من از من به من نزديكتر تو از تو به تو نزديكتر من باور نکن تنهایی ات را تا یک دل و یک درد داریم تا در عبور از کوچة عشق بر دوش هم سر می گذاریم دل تاب تنهایی ندارد باور نکن تنهایی ات را هر جای این دنیا که باشی من با توأم تنهای تنها من با توأم...
  6. succulent

    [IMG]

    [IMG]
  7. succulent

    نامه عاشقانه من

  8. succulent

    نامه عاشقانه من

    وقتی باد خیال موهایت را اشفته می کند...!! قبله نمارمن یمین و یسار قرار من فراموش می شود گمراه می شود...!! ومن دوباره به خیالت عاشق می شوم...!!
  9. succulent

    نامه عاشقانه من

    در خواب هم راحتم نمی گذاری ، بی خبر می آیی ، صدایم می کنی … تا چشم باز میکنم ، باز نیستی ! دستم را بگیر و مرا به دور دست هایی ببر که در دسترس هیچ دستی نباشم … من و تو یه عکس ۲نفره به این دنیا بدهکاریم !
  10. succulent

    نامه عاشقانه من

    هر چه فرياد است از چشمان او خواهم شنيد! هر چه را او سعی دارد بی صدا پنهان کند...
  11. succulent

    داستان هاي كوتاه

    لبخند لبخند در یکی از شهرهای اروپایی پیرمردی زندگی می کرد که تنها بود هیچکس نمی دانست که چرا او تنهاست و زن و فرزندی ندارد او دارای صورتی زشت و کریه المنظر بود شاید به خاطر همین خصوصیت هیچکس به سراغش نمی آمد ... و از او وحشت داشتند، کودکان از او دوری می جستند و مردم از او کناره گیری می...
  12. succulent

    داستان هاي كوتاه

    زلال که باشی ، آسمان در تو پیدامی شود زلال که باشی ، آسمان در تو پیدامی شود پرسیدم.... ، چطور ، بهتر زندگی کنم ؟ با کمی مکث جواب داد : گذشته ات را بدون هیچ تأسفی بپذیر با اعتماد ، زمان حالت را بگذران ، و بدون ترس برای آینده آماده شو ایمان را نگهدار و ترس را به گوشه ای انداز شک هایت را باور...
  13. succulent

    :gol:لا به لاي گل سرخ:gol: :gol:در ميان كوچه سبز خيال:gol: :gol:شاديت حس قشنگيست كه من مي...

    :gol:لا به لاي گل سرخ:gol: :gol:در ميان كوچه سبز خيال:gol: :gol:شاديت حس قشنگيست كه من مي طلبم:gol: :gol:تاريخ بهانه ايست تا فراموش نكني آمدنت را:gol: [IMG]
  14. succulent

    نامه عاشقانه من

    :gol::gol::gol:درود بر خواهر مهربان و نازنینم :gol::gol::gol: :gol::heart::gol:به خاطر این موفقیتی که نصیبتون شد خوشحال و خرسندم و صمیمانه بهتون تبریک میگم. :gol::heart::gol: :gol::gol::gol:الحق که لایق ای سرافرازی بودین و خواهید بود. واقعاً در نوع خود, یکی از رمانهای زیبا و کم نظیره...
  15. succulent

    [IMG]

    [IMG]
  16. succulent

    [IMG]

    [IMG]
  17. succulent

    نامه عاشقانه من

    گوش کن یک نفر آن طرف پنجره بسته تو را می خواند و نسیم لای این پرده-ی آویخته را می کاود تا تو را دریابد نور خورشید که از منزل پر مهر خدا آمده است لب درگاه تو در یک قدمی می ماند قلب این پنجره از دست غم پرده به تنگ امده است پرده را برداریم دل این پنجره را باز کنیم
  18. succulent

    نامه عاشقانه من

    با تو از خاطره ها سرشارم با تو تا آخر شب بیدارم عشق من دست تو یعنی خورشید گرمی دست تو را کم دارم ...
  19. succulent

    می دونستی اشک گاهی از لبخند با ارزش تره؟ چون لبخند رو به هر کسی می تونی هدیه کنی اما اشک رو...

    می دونستی اشک گاهی از لبخند با ارزش تره؟ چون لبخند رو به هر کسی می تونی هدیه کنی اما اشک رو فقط برای کسی می ریزی که نمی خوای از دستش بدی .
  20. succulent

    نامه عاشقانه من

    خوش به حال باد گونه هایت را لمس می کند و هیچ کس از او نمی پرسد که با تو چه نسبتی دارد! کاش مرا باد می آفریدند تو را برگ درختی خلق می کردند؛ عشق بازی برگ و باد را دیده ای؟! در هم می پیچند و عاشق تر می شوند...
بالا