نتایح جستجو

  1. sana.68

    عاشق اواتارتم .هر وقت میبینمش قربون صدقه اش میرم.چه نازه اخه!

    عاشق اواتارتم .هر وقت میبینمش قربون صدقه اش میرم.چه نازه اخه!
  2. sana.68

    عاشق اواتارتم .هر وقت میبینمش قربون صدقه اش میرم.چه نازه اخه!

    عاشق اواتارتم .هر وقت میبینمش قربون صدقه اش میرم.چه نازه اخه!
  3. sana.68

    گفتگوها و گفتمان‌های مهندسان شیمی

    شبت بخیر عزیییزم:gol:
  4. sana.68

    گفتگوها و گفتمان‌های مهندسان شیمی

    ناراحت نباش عزیزم به من باشه حرف دل رو گوش میکنم.
  5. sana.68

    گفتگوها و گفتمان‌های مهندسان شیمی

    اشتباه من اینه که به دیگران فرصت دادم که اشتباهاتشونو که مرتبط با منه جبران کنن اما هر بار باز ضربه خوردم هر سری میگم دفعه اخر که فرصت میدم اما چون ادمای اطرافمو دوست دارم فک کنم باز میخوام فرصت جبران بدم میترسم که دادن فرصت اشتباه باشه خیلی میترسم که باز اشتباه کن عقل میگه باید دورشونو خط بکشم...
  6. sana.68

    گفتگوها و گفتمان‌های مهندسان شیمی

    به نظر منم دو بار چون ممکنه تصادفی به خطا برسی یه فرصت دیگه همیشه باید باشه.اما اگه بیش از چند بار باشه باید ادم دیگه دورشو خط بکشه اگه بتونی!
  7. sana.68

    گفتگوها و گفتمان‌های مهندسان شیمی

    مرسی عزیزم که یاداوری کردی!
  8. sana.68

    گفتگوها و گفتمان‌های مهندسان شیمی

    بد نیستم.بچه ها به نظرتون ادم یه اشتباه و چند بار تکرار میکنه؟
  9. sana.68

    گفتگوها و گفتمان‌های مهندسان شیمی

    سلام عزیز دلم.خوبی؟
  10. sana.68

    گفتگوها و گفتمان‌های مهندسان شیمی

    سلام .ما هستیم.:)
  11. sana.68

    کدوم شهر باصفاتره؟امتیاز بده

    درگیری با خودتا! اره چون جنگ و شیمیایی شدن و نفتش مال بود.رسیدگیهاش واسه تبریزه!شهری خوشگله که صمیمیت توش موج بزنه! همیشه از این اعتماد به نفس کاذب تون متنفر بودم.اما عاشق اهنگای ترکیم از نوع غمگینش!
  12. sana.68

    گفتگوها و گفتمان‌های مهندسان شیمی

    پنداشتی که چون ز تو بگسستم دیگر مرا خیال تو در سر نیست اما چه گویمت که جز این اتش بر جان من شراره دیگر نیست در دل چگونه یاد تو میمیرد یاد تو یاد نخستین عشق است یاد تو ان خزان دل انگیزست که او را هزار جلوه رنگین است:gol:
  13. sana.68

    گفتگوها و گفتمان‌های مهندسان شیمی

    من تمام هستی ام را در نبرد با سرنوشت در تهاجم با زمان اتش زدم کشتم. من بهار عشق را دیدم ولی باور نکردم یک کلام در جزوه هایم هیچ ننوشتم. من زمقصدها پی مقصودهای پوچ افتادم تا تمام خوب ها رفتندو خوبی ماند در یادم......:gol:
  14. sana.68

    گفتگوها و گفتمان‌های مهندسان شیمی

    بچه ها فعلا
  15. sana.68

    گفتگوها و گفتمان‌های مهندسان شیمی

    معلومه وحید خان ما صاف و صادق :gol:
  16. sana.68

    گفتگوها و گفتمان‌های مهندسان شیمی

    مرسی وحید خان!
  17. sana.68

    گفتگوها و گفتمان‌های مهندسان شیمی

    اخه خصوصی بود سوالم گفتم قبلش اجازه بگیرم.زشت نشه همینجوری بپرسم.چند وقت باهاش بودی کی تموم کردی باهاش؟ بازم ببخشید پرسیدم.
بالا