شعری ک ایت الله بهجت دراواخر عمرشان زمزمه میکردند....
با كدام آبرويی روز شمارش باشيم؟*****عصرها منتظر صبح بهارش باشيم؟
سال ها منتظر سيصد و اندی مرد است*****آنقدر مرد نبوديم كه يارش باشيم...
گيرم امروز به ما اذن ملاقاتی داد*****مركبی نيست كه راهی ديارش باشيم
سال ها در پی كار دل ما...