نتایح جستجو

آنقدر به زمین كشیده شده‌ام كه فكر می‌كنم عزیمت به سیاره‌ای دیگر بیهوده است.

دوست دارم غم دل با تو بگويم چه بگويم كه بيايي غمم از دل برود

مرجان لب لعل تو مرجان مرا قوت یاقوت نهم نام لب لعل تو یا قوت قربان وفاتم به وفاتم گذری کن تا بوت دمی بشنوم از رخنه تابوت

همه عالم یکی مویت نیرزد تمام مشک چین بوید نیرزد سهیل آفتاب و ماه تابان به یک نظاره ی رویت نیرزد

ساحل انزلی ست چشمانت موج ها آبروت را بردند تن داغ تو ماسه ی درياست توی گرمای ظهر تابستان

درخت شعر من خشک است و در باغم نمی آیی بیا شاید بیفتد رعشه بر اندام تنهايي

شاعر نیستم اما از شعر خوشم میاد

لطف دارین شما

بامزه

عاشق...

تــــــــــو بـــــــه مـــــن خندیدی و نمی دانستی من به چه دلهره از باغچه همسایه سیب را دزدیدم بــــــاغــــــــــبــــان از پــــــــــــــــی مـن تــــنـد دوید ســــــــــیـــــــــب را دســــــــــــــــت تــــــــــو دیـــد غـــــــضـــــب آلـــــــــود بـــــه...

سخته خیلی سخته فراموش کردن کسی که با او همه چیز و همه کس را فراموش می‌کردم! و خوشحال و بی غم بودم!

عطش دوست اگر در دل ما خانه نداشت عمر بی حاصل ما این همه افسانه نداشت مرسی ممنون سال نوی شمام پیشا پیش مبارک باشه انشاالله سال خوب و پر باری داشته باشید

جای شما خالی اتفاقا همین الان نهار خوردم بعدشم ظهرا که وقت خواب نیست;)

مرا به ذهنت نه! به دلت بسپار… من از گم شدن در جاهاى شلوغ میترسم.

مهربانی را اگر قسمت کنیم من یقین دارم به ما هم میرسد آدمی گر ایستد بر بام عشق دستهایش تا خدا هم میرسد....