باشه پس به خاطر خوردن دست پخت تو هم که شده حتما می آم، البته بیشتر به خاطر خودت و عمو ایناست، نه اصلا فقط به خاطر خودت می آم!!
نه هنوز کلاس رو که گفتم بدون تو که اصلا برگزار نمی کنم، هر موقع بفرمائید شروع می کنیم مشکلی نیست
کام رو که طلاق دادم رفت! این لپتاپ رو میگم...
خب خدا روشکر، به عمو اینا بگو حالا می رسیم خدمشون!! دیگه گرفتاری و درس و ایناست دیگه....
یعنی فردا می ری؟ وای چه بد، بچه مدرسه ای ها که تعطیلن خوشحالن
ملودی هم ازم کلاس ها رو پرسید
می خواستم بگم بدون معصوم اصلا نمی شه!!
فعلا فرستادم دنبال نخود سیاه...
اینا رو نگفتم! اینا مفهمومیه یه نگاه کن به شکلک ها، اولی که خیلی خوشم می آد! دومی هم که! برای پسرعموها گفتی اشکالی نداره، بقیش هم معلومه دیگه خوشحالی و گل و عشق و ایناست دیگه!!!!
ببین کجای دنیا رو دیدی استاد بره شاگردا رو جمع کنه؟ ها؟!
به استاد می گن ساعت فلان روز فلان برو فلان کلاس رو برگزار کن
انتظار نداری که برم بچه ها رو جمع کنم!؟
1. من پرسیدم ساعت چند می آی چیزی نگفتی؟
2. همه می دونن من شبا زود می خوابم! در نتیجه شبا نمی تونم بیام (نهایتا 9:30 آنم به طور معمول)
3. باور کن اصلا بدقول نیستم، آخه دیروز که قرار نذاشتیم من بدقولی کنم
[IMG]